مقدمه
زندگی روزمره مردمان قرن حاضر بسیار متفاوت از قرون پیشین دنبال میشود. دیگر برای رساندن یک پیام، نیازی به صرف هزینه و زمان سرسامآور نیست و این انتقال پیام در کسری از ثانیه با هزینه بسیار اندک صورت میپذیرد. در عین حال تنها فشردن دکمهای کافی است تا صدها هزار نفر در اثر جنگافزاری هستهای جان خود را از دست بدهند. برخی این دگرگونیها را به دیدهی پیشرفت و برخی آن را زمینهساز بنبست بشری و پایان تاریخ میدانند امّا آنچه برای ما در این مجال حائز اهمیت است، یادآوری جایگاه تغییر و احتیاج آن به کنترل و هدایت است. امروزه زندگی بسیاری از انسانها نیز به سبب همین تغییرات به شدت تحت تاثیر روزمرگی مدرنیته قرار گرفته و همین امر موجب شده که بسیاری از موضوعات ارزشمند تبدیل به عادت، امری بدیهی و کماهمیت شود.
موسیقی یکی از همین موضوعات است که به علّت دسترسی آسان و رایگان، برای بسیاری صرفاً بخشی از تفریح روزمره قلمداد میشود و جایگاه، اثرگذاری و ارزش واقعی این هنر بیهمتا به عالم فراموشی سپرده شده است. مسلماً چنین افرادی به واسطه نگاه سطحیشان، آگاهی چندانی از مقدمات و اصول موسیقیای که به آن گوش فرا میدهند، ندارد و همین ناآگاهی دلیل محکمه پسندی برای سطح پایین داوری و قضاوت آنها راجع به موسیقی است. موسیقی رپ و مخاطبان آن نیز از این قضیه مستثنا نبوده و متاسفانه داوری موسیقیایی ضعیف و سطحی در این سبک موسیقی نیز بسیار رایج است. نوشتار حاضر شامل بررسی کلّی موضوع «نقد» و آشنایی با روشی ابداعی در جهت نقد آثار موسیقی رپ است.
و امّا نقد
نقد درواقع دانشی برای ارزیابی، تبیین و بررسی دوجانبه یک گزاره است. از یک منظر ارزیابی و بررسی «معایب - اشکالات - نقاط ضعف» و از جنبه دیگر پرداختن به «محاسن – نقاط قوت» یک گزاره را شامل میشود. همین ویژگی منحصر به فرد نقد است که وجودش در هر زمینهای سبب شکوفایی و پیشرفت میشود.
موسیقی رپ در ایران علیرغم پیشرفت شگرفی که در حوزه ساختار فنّی و محتوا داشته است امّا همچنان موسیقی رپ رایج، چندین مرتبه از حالت ایدهآل فاصله دارد. افراد به اصطلاح هنرمند با تولید آثار کمکیفیت از یک طرف و مخاطبان خجستهدل با پذیرش و تقاضای بیشتر همان آثار کمکیفیت، از طرف دیگر کوتاهی میکنند. با بررسی آثار تولیدی موسیقی رپ فارسی، در مجموع با چندین ضعف بزرگ رو به رو میشوید که برخی از آنها به شرح زیر است:
- کپیبرداری بردهوار از رپ آمریکا و عدم توجّه به قابلیتهای «زبان فارسی» و فرهنگ جاری کشور
- فاصله گرفتن از چارچوب موسیقی رپ به بهانه نوآوری و بومیسازی افراطی
- کهنهگرایی و تکرارزدگی در محتوا، دایره لغات و ساختار فنّی
- درک نادرست عناصر اصلی ساختار فنّی موسیقی رپ: فلو، رایم، دلیوری و تکنیک
- عدم رعایت پیوستگی معنایی و توجّه نکردن به جایگاه «موضوع» در ساختار محتوایی
- عدم رعایت اصل تناسب میان فرم و محتوا
موارد ذکر شده شامل کلیت موسیقی رپ فارسی میشود و نقد در اینجا میتواند اثرگذاری خود را به نمایش بگذارد. ممکن است خوانندهای یکی از معایب فوق را داشته باشد و خوانندهای دیگر همه معایب را؛ منتقد با بررسی کلیت اثر تولیدی، محاسن و معایب آن را را ارزیابی میکند و درنتیجه صاحب اثر متوجّه ابعاد مختلف کار خود میشود و در جهت اصلاح معایب و پرورش محاسن آثار بعدی خود اقدام میکند.
داوری و قضاوت ضعیف مخاطبان و تقاضای نامناسب، خواننده کمسواد و سودگرا را برای تولید آثار کمکیفیت بیش از پیش تشویق میکند. تنها راه درمان این وضعیت بحرانی تجهیز مخاطب به آگاهی، سواد موسیقی رپ و در موازات آن متوسل شدن به اندیشه انتقادی است. مسلماً خوانندهای که در معرض نقدهای گسترده و غنی قرار میگیرد، تمام تلاش خود را متوجّه اصلاح معایب کارش میکند. اندیشه انتقادی همچنین برای فرد منتقد نیز سودمند است لذا منتقد با افزایش آگاهی و شناخت، آثار مناسبتری را برای شنیدن انتخاب میکند و به کمال لذت، نزدیکتر میشود.
امروزه شیوه نقد رایج در موسیقی رپ فارسی، درواقع همان تحلیل روایی و تفسیر آثار است. نقدهای ارائه شده، شامل ذکر انواع ساختار بکارگرفته شده (نوع رایم برای مثال) بدون ارزیابی، و از زاویهای دیگر تحلیل روایی و تفسیر محتوای آثار را شامل است. تفسیر محتوا میتواند بخشی از نقد باشد امّا تمام آن نیست. باید توجّه داشت که تفسیر محتوا کاملاً نسبی و بر مبنای برداشت شخصی مخاطب است و نمیتواند کمک شایانی به نقد کارشناسانه کند.
یک روش مناسب که برای نقد آثار میتوان از آن بهره جست، روش «مقایسه با ایدهآل» است. در این روش شما با متصور شدن ایدهآل قابل دستیابی در مقابل اثری که قصد نقد آن را دارید و یا با استناد به اثر قویتر موجود در همان سبک، میتوانید به مقایسه آنها پرداخته و به کاستیهای اثر مذکور پی ببرید. مقایسه باید در چارچوبی منطقی جریان داشته باشد علیالخصوص درهنگام مقایسه یک اثر ایرانی و آمریکایی، باید بسیار موشکافانه این کار را انجام داد. تفاوتهای بنیادی دو زبان، فرهنگ جاری، لهجه و... باید مورد توجّه قرار بگیرد لذا متصور شدن یک اثر ایده آل آسانتر خواهد بود. در نهایت با یک مقایسه میتوان نتیجه گرفت که چه کاستیهایی بر اثر مورد نقد قرار گرفته، وارد است و چقدر جا برای کار و خلاقیت باز است.
تابوی نظر شخصی
انسانها حق دارند که در هر زمینهای نظر و عقیده خود را بیان کنند و در موازات آن، هر فرد دیگری میتواند در مورد نظر و عقیده بیان شده، نظر خود را بیان کند، نقد کند و آن را به چالش بکشاند. همچنین در مقابل آن، تفتیش عقاید و مواخذه افراد به صرف داشتن عقیدهای پذیرفتنی نیست. با این حال متاسفانه هنوز هم عدّهای با ایجاد خط قرمزی بهنام «نظر شخصی» سعی دارند خود را از پاسخگویی و به چالش کشیده شدن مبرا دارند. سخنی که به اختیار بیان شود و به اختیار در معرض دید دیگران قرار میگیرد، به آن علّت که بر دیگران اثر میگذارد، دیگر امری «فردی یا شخصی» تلقی نمیشود. نمیتوانید توقع آزادی بیان داشته باشید در صورتی که میخواهید دیگران از بیان نظرشان راجب نظر شما منع شوند.
نقد حرفهای و کارشناسانه
در مجموع امّا، نظر شخصی با نقد تفاوت دارد. زمانی که بحث نقد به میان می آید، لازم است چارچوب خاصی رعایت شود که از مهمترین آنها میتوان به تخصص اشاره کرد. یعنی الزاماً منتقد در زمینهای که میخواهد نقد کند باید دارای تخصص، علم، دانش و تجربه کافی باشد تا نقد وی صلاحیت همراهی صفت «حرفهای و کارشناسانه» را داشته باشد.
برای مثال، یک نفر در صورتی که دارای دانش کافی در رابطه با علم اقتصاد نیست، نمیتواند در مورد یک مسئله اقتصادی نقدی حرفهای و منصفانه داشته باشد. وی تنها میتواند نظر شخصی خود را در مورد آن مسئله بیان کند که البته این نظر شخصی مبرا از نقد نیست و دیگران میتوانند آن را رد و یا تایید کنند امّا نمیتواند از آن به عنوان «نقد حرفهای» یاد کند. همچنین باید توجه داشت که منظور از دانش کافی صرفا دانشی که از طریق تحصیلات دانشگاهی و محیطهای آکادمیک به دست میآید، نیست و این دانش میتواند از طرق مختلف کسب شود و درواقع نوعی «آگاهی از مسئله» است.
نگاه ذوقی و تعصّب
نگاه ذوقی درواقع نوعی زیباشناسی و توجّه به برقراری رابطه حسی مخاطب، در هنگام مواجه با اثر است. احساس ایجاد شده میتواند ریشههای مختلفی داشته باشد. علّت برقراری رابطه حسی در ارتباط با جایگاه اجتماعی فرد، فرهنگ غالب، تاثیر اکثریت، همرنگ جماعت شدن، نوستالژی، همذاتپنداری و تک به تک تجربههای فرد در طول زندگی و دیگر مسائل مربوط به روانشناسی و... است. این موضوع بیشتر حول محور مخاطب میچرخد و «کیستی مخاطب» در بروز آن بسیار اثرگذار است.
فردی پنجاه ساله و با شیوه فکری معمولی از جامعه سنتی را در نظر بگیرید. او تمام طول عمر خود را با موسیقی سنتی و محلی شهر محل سکونتش سپری کرده است. حال او را در برابر موسیقی نو ظهور رپ قرار بدهید. آیا این فرد میتواند با این سبک موسیقی رابطه حسی برقرار کند؟ یحتمل خیر!
امّا مشکل کجاست؟ ایراد از موسیقی رپ است یا فرد مذکور؟ مسلماً هیچکدام. درواقع مشکلی وجود ندارد و امر بهوقوع پیوسته کاملاً طبیعی است. برقراری رابطه حسی فراتر از اثر، صاحب اثر و مخاطب اثر است و ابعاد مختلف انسان و جامعه انسانی را شامل میشود. بحث رابطه حسی و نمود احساس در مخاطب و در مجموع زیباشناسی اثر، بحثی گسترده و البته ریشهداری است که قرنها ذهن اندیشمندان را درگیر خود کرده است. با توجه به ماهیت نگاه ذوقی و مثال مطرح شده، میتوان نتیجه گرفت که نگاه ذوقی قابل پرورش است لذا مخاطب با باز نگه داشتن ذهن و رهایی روان خویش و تجربه کردن چیزهای نو میتواند نگاه ذوقی خود را گسترده و قابل اعتمادتر کند.
به بحث اصلی باز میگردیم. در کنار تخصص و دانش کافی، لازم است نگاه ذوقی را در حد اعتدال دخالت بدهیم. مسلماً خواسته یا ناخواسته نگاه ذوقی در بیان نظر ما تاثیر خواهد گذاشت و نبود آن ناممکن و بیمعنا است امّا اینکه نقد به طور کامل تحت تاثیر قرار گرفته و محور اصلی آن نگاه ذوقی یا سلیقه شخصی فرد شود، به هیچ وجه قابل قبول نیست. متاسفانه اکثر نظراتی که از طرف شنوندههای موسیقی فارسی به عنوان نقد بیان میشوند ولواینکه از نظر فنّی و تخصصی دارای صلاحیت کافی نیست، اساس و محور اصلی آنها نیز «نگاه ذوقیِ» سطحی است که یکی از دلایل کندی سرعت رشد و ترقی موسیقی فارسی نیز همین مسئله است. همچنین بها دادن بیش از حد به سلیقه در بیان نقدها سبب جهتگیری به سمت «تکمحوری» شدن و کمرنگ شدن نقش محتوای فنّی در موسیقی رپ میشود.
فارغ از مسئله نگاه ذوقی، تعصب نیز بشدت در نقدهای سطحی دیده میشود. در رابطه با تعصب، به هیچ وجه دخالت دادن تعصب در یک نقد منصفانه قابل پذیرش نیست. تعصب تنها به معنای علاقه شدید به یک شخص نیست و این علاقه ی شدید که موجب جهت گیری افکار و فیلترینگ دیدگاه انسانها است، میتواند به هر شخص، مکتب فکری، سبک موسیقی، فضای خاص ،بیان خاص، خط فکری خاص و... را در بر بگیرد. برای مثال شنوندهای به آثار رپ دهه هشتاد آمریکا شدیداً علاقهمند است، اگر این علاقه موجب آن شود که در نقد آهنگهای رپ دهه هشتاد احساسی و با دید کاملاً مثبت به نقد و بررسی بپردازد و در مقابل اگر آهنگهای متعلق به بازههای زمانی دیگر را با دیدی منفی مورد نقد قرار دهد، نشانی از تعصب است که موجب جهتدهی و انحراف در نقد میشود. در مثالی دیگر شنوندهای که علاقمند به ژانر گنگستا رپ و آهنگهایی با فضای خشن و سیاهگونه است، اگر آهنگی با فضای شاد را با دیده منفی نسبت به آن ژانر نقد کند، قابل پذیرش نیست.عدّهای دیگر نیز با علم کردن پرچم «رپ واقعی» عرصه را برای آثار تجاری تنگ کردهاند و به دنبال تکمحوری کردن موسیقی رپ هستند که خود نشانی از تعصب افراطی این افراد دارد. زاویه دیدِ گسترده، باز و به دور از تعصب و همچنین عدم تاثیرپذیری از عوامل حاشیهای، نیاز اساسی یک منتقد حرفهای و نقد خوب است.
دیگر ویژگیهای یک نقد حرفهای
a. نقد باید دارای استدلال و دلایل منطقی باشد
b. مستقیم، قابل فهم و واضح بیان شود و از پیچیدگی و بیانِ گُنگ و مبهم دور باشد
c. انتخاب ادبیات مناسب با بحث و اندازه مناسب متن
d. عاری از توهین، تخریب و هرگونه برخورد احساسی
e. پرهیز از دخالت دادن افراطی احساسات و علایق شخصی
f. در صورت امکان، راه حل و پیشنهاد برای اصلاح نکات منفی ارائه شود
g. عدم تاثیر پذیری از نظرات دیگران و حواشی موجود
h. خود نقد نباید به گونهای بیان شود که مبرا از نقد پنداشته شود
i. ملاک، وضعیت موجودِ اثر باشد و کارنامه کاری صاحب اثر لحاظ نشود
j. نهراسیدن از شهرت و نام صاحب اثر
k. توجّه ویژه به نوآوری، خلاقیت و ایدهپردازی و البته حدود و نحوه پیادهسازی آنها
l. توجّه ویژه به رعایت «اصل تناسب» در تمام لایههای اثر
m. انتخاب اثر مناسب برای نقد – اثر انتخابی باید ارزش نقد کردن داشته باشد
روش صحیح نقد در موسیقی رپ
آثار تولیدی موسیقی رپ را میتوان از چهار جهت مورد ارزیابی قرار داد. چارچوب انتزاعی مذکور (شکل الف) به شرح زیر است:
01- اجرا
این بخش، بر توانایی اجرای رپکن استوار است. منتقد باید در مجموع تسلط اجرا و توانایی انتقال حس رپکن را مورد توجّه قرار بدهد. انتقال حس باید متناسب با ژانر و سبک کار انجام بپذیرد. یکی از فاکتورهای ارزشمند رپ یعنی «کوبندگی»، متاسفانه در میان رپخوانهای ایرانی رایج نیست. تاکیدها و کوبشهای مناسب در حفظ ریتم و انتقال حس بسیار بااهمیت است. تنظیم نفس و کنترل صدا بر اجرای گوشنواز و عمیق رپکن بسیار تاثیرگذار است.
02- محتوا
بسیاری از آثار عرضه شده در رپ فارسی از بیماری «تکرارزدکی محتوا» رنج میبرند. متن آثار عموماً بدون موضوع و بدون ارتباط معنایی بین ابیات نوشته میشود. بهطوری که حتی گاهی بین لغات یک خط هم، نمیتوانید ارتباط معنایی پیدا کنید. هرچند بکارگیری ترفندهای ادبی در متن اثر الزامی نیست امّا میتواند در زیبایی متن موثر واقع شود. منتقد باید دایره لغات رپکن را نیز مدنظر قرار دهد. آنچه اینروزهای رپ فارسی به آن نیاز دارد، نوآوری و خلاقیت در بخش محتوا است.
03- آهنگسازی – میکس و مستر
نقد آهنگسازی یک اثر و مهندسی صدا، خود به تنهایی نیازمند ارائه چارچوبی اختصاصی است امّا در مجموع، منتقد با بهرهگیری از دانش حداقلی و نگاه ذوقی میتواند ارزیابی لازم را بدست آورد. منتقد با بررسی صداهای بکارگرفته شده، نحوه ترکیب آنها و در نهایت فضاسازی کلی، باید خروجی نهایی را ارزیابی کند. افکتگذاری اصولی و شفافیت صدای خواننده نیز باید در حد مطلوب باشد.
04- ساختار فنّی (عناصر چهارگانه)
برای نقد ساختار فنی یک آهنگ رپ، آشنایی با مباحث فنّی الزامی است و تنها یک رپکن یا شنونده حرفهای میتواند در این زمینه نقدی غنی و کارشناسانه ارائه کند. منتقد باید با نگاهی موشکافانه و با عنایت به «اصل تناسب»، به نقد عناصر چهارگانه ساختار فنّی (فلو، دلیوری، رایم و تکنیکـ) که پیشتر به آنها پرداخته شده است، بپردازد.
اصل تناسب
فلو پیوسته بهتر است یا پرمکث؟ کدام نوع دلیوری بهتر است؟ رایمهای پایانی و چندسیلابی بهتر است یا رایمهای متعدد درونی؟ متن با آرایههای ادبی بهتر است یا بدون آرایههای ادبی؟ سادهگویی بهتر است یا بیان شعرگونه؟ رپ با تکنیک یا بدون تکنیک؟ و دیگر سوالهای مشابهای که پرسشگر در جستجوی نوع بهتر است.
«اصل تناسب»، منطقی و عقلانیترین پاسخ ممکن برای پرسشهای مطرح شده است. اصل تناسب به آن معنا است که رایم، فلو، دلیوری و دیگر عناصر بکار رفته در یک اثر باید بایکدیگر در تناسب باشند.
مسلماً بکارگیری فلو پیوسته و دلیوری خشن در یک اثر احساسی و آرام منطقی نیست و انتخاب آنها (فلو و دلیوری) باید با توجّه به فضا و موضوع اثر انجام بگیرد. بسیاری از افراد، رایمهای پایانی و چندسیلابی را نوع برتر و نوگرایانه میدانند و عدّهای دیگر رایمهای داخلی را نوع برتر میدانند امّا انتخاب نوع مناسب باید با توجّه به محتوای اثر و فلویی که رپکن میخواهد ایجاد کند، صورت بپذیرد. آرایههای ادبی نباید باعث شوند مفهوم کلی محتوا تحت تاثیر قرار بگیرد. جنس صدا و سبک کاری باید با یکدیگر در تناسب باشند. عناصر و اجزای دیگر نیز به همین صورت باید با در نظرگیری ساختار کلی و دیگر اجزا، انتخاب و به کار گرفته شوند.
ساختمانی را متصور شوید که دارای ظاهری زیبا و مجلل است امّا مصالح بکار رفته در آن از کیفیت مطلوبی برخوردار نیستند. مسلماً برای مدت کوتاهی این ساختمان مشتریانی خواهد داشت امّا به مرور زمان و با یک لرزش کوچک تمام ساختمان از بین خواهد رفت. در مقابل ساختمانی را متصور شوید که از لحاظ مصالح و محتوا، غنی و مقاوم باشد امّا دارای ظاهری نامطلوب است. چنین ساختمانی بدون مشتری درنهایت بعد از چندی به یک خرابه، تبدیل خواهد شد. آنچه قطعی است، ساختمانی که هم دارای ظاهری زیبا و هم کیفیت ساخت مطلوب باشد، ماندگاری و مشتریان بیشتری خواهد داشت. در نتیجه نباید با توجه افراطی به محتوا، در حق فرم اثر اجحاف شود و همچنین عکس این قضیه نیز برقرار است لذا «اصل تناسب» باید در تمامی لایههای اثر لحاظ شود.
آیا همه نظرات باید دارای محتوای فنی و تخصصی باشند؟
خیر. نقد «کارشناسانه و حرفه ای» بستری مناسب و تخصصی میطلبد (متاسفانه تا به امروز برای موسیقی رپ فراهم نشده است) و مسیر آن از «نظرات نشات گرفته از نگاه ذوقی» جدا است. همانگونه که وجود نقدهای غنی و کارشناسانه لازم است، وجود نظرات معمولی و ذوقی مخاطبان نیز نیاز است. میزان اثرگذاری یک اثر در میان مخاطبان، موضوعی است که تنها از طریق یک جامعه آماری گسترده با سطح آگاهیهای فنّیِ متفاوت، قابل بررسی است. درواقع میزان اثرگذاری و اقبال عمومی باید به عنوان یک ویژگی شناخته شود. اثر علیرغم ساختار غنی باید درنهایت با اقبال عمومی مواجه شود و اگر کسی نتواند با اثر ارتباط برقرار کند، ارائه آن بیمعنی خواهد بود. عموماً آثار غنی رپ فارسی با اقبال عمومی مطلوب مواجه نمیشوند و علّت این امر، ضعیف بودن این آثار نیست بلکه سطحی بودن نگاه ذوقی اکثریت مخاطبان است که شناخت مناسبی از این سبک موسیقی ندارند. با اینحال جایگاه «حس و ذوق» در یک اثر، بسیار با اهمّیت است.
سخن پایانی
در نوشتار حاضر سعی شده است با بیانی ساده و قابل فهم، شیوه مناسب نقد کردن یک اثر موسیقی رپ تشریح شود. امید نگارنده بر آن است که مخاطبان موسیقی رپ، زین پس با نگاهی انتقادی به آثار رپ نگریسته و از نقد آثار، هراسی نداشته باشند. توجّه به «اصل تناسب» میتواند گره گشای بسیاری از اختلافات رایج باشد. همچنین نوشتارهای پیشین منابع مفیدی برای افزایش آگاهی در زمینههای مورد بحث است و تخصص موردنیاز برای نگاه انتقادی را فراهم میکند. در رابطه با نوآوری و خلاقیت نیز سخن بسیار است. نوآوری و خلاقیت نباید بهگونهای باشد که اثر تولیدی از چارچوب معین موسیقی رپ به شدّت فاصله بگیرد، همچنین در زمینه ایده پردازی نیز باید به نحوه پیادهسازی آن دقّت شود. بار دیگر تاکید میشود که ترکیب عناصر و اجزای مختلف باید مناسب و مطلوب باشد تا اثر نهایی ارزشمند و ماندگار شود.
نویسنده: علیرضا
تاریخ انتشار: 18 خرداد 1395