طرفدار یا طرفدارنما
فرد در طول حیات خویش با تجربههای گوناگونی مواجه خواهد شد. تجربیاتی گسترده که از کانون خانواده تا کلیت جامعه را شامل میشود. ماهیت این تجربهها، وابسته به نوع آن میتواند برای فرد خوشایند و یا ناخوشایند باشد. طبیعتاً هر چه بازخورد حاصل از این تجربهها خوشایند و مطلوبتر باشد، افراد به آن علاقه و تمایل بیشتری نشان میدهند و این تمایلات مثبت نسبت به این تجربهها، زمینه را برای «ارزش» پنداشتن آنها فراهم میآورد. حمایت و جانبداری، یا به عبارت دیگر طرفداری فرد از این ارزشها، واکنشی متقابل نسبت به آن تمایلات مثبت است که فرد خود را موظف به انجام آن میداند. البته در اینجا ما قصد تبیین و بررسی ماهیت کلی «طرفداری» را نداریم و صرفاً قصدمان بررسی این مسئله در موسیقی رپ و شنوندههای این سبک موسیقی است.
بخش عمدهای از مصرفکنندگان موسیقی در ایران را شنوندههای رپ فارسی تشکیل میدهند. بنا بر جبر حاکم بر فضای جامعه، حضور و فعالیت طرفداران این سبک بیشتر در فضای مجازی نمود ظاهری پیدا کرده است لذا بررسی ما نیز رفتارهای طرفدارمابانهی شنوندههای رپ در فضای مجازی را در بر گرفته است. ابتدا باید تمایز میان طرفدار و شنونده را مورد توجّه قرار داد که عدّهای فقط شنوندهی این سبک موسیقی هستند و علاقهای به طرفداری از این سبک و خوانندههای آن ندارند. در مقابل عدّهای دیگر خود را طرفدار سبک موسیقی رپ یا طرفدار خوانندههای رپ دانسته و نسبت به علاقهشان احساس مسئولیت میکنند و این احساس مسئولیت را با اعمال و رفتارهایی تحت عنوان «طرفداری» نمایان و ارضاء مینمایند. آنچه در اینجا محل بحث است، رفتارهای مخرب و نامعقول عدّهای طرفدارنما است که خواسته و یا ناخواسته مسبب شکوفایی برخی آسیبهای اجتماعی و ایجاد خلاءای نامناسب در مسیر رشد پدیده (موسیقی رپ) یا فرد مورد علاقهشان (خواننده موسیقی رپ) میشوند.
خاستگاه بخش عمدهای از الگوهای رفتاری انسان، خانواده و در ابعاد بزرگتر جامعه است. در مجموع جوامع دارای ماهیتی پویا هستند و دیر یا زود دچار تغییر و تحول میشود لذا برخی از این الگوهای رفتاری پیش از تولد فرد و برخی دیگر همگام با رشد فرد تغییر و یا در کالبدی نو بهوجود میآیند. از طریق خانواده، آشنایان، دوستان، مدرسه و دیگر محیطها و روابط اجتماعی این الگوهای رفتاری به فرد تزریق و نهایتاً زیربنای شخصیت فرد را تشکیل میدهند. بنابراین ریشه رفتارهای مخرب طرفدارنماها تا حدود زیادی روشن است. این رفتارهای مخرب تنها شامل طرفداران موسیقی رپ نمیشود و رفتارهای غلط مشابه، در دیگر پدیدههای اجتماعی نیز قابل مشاهده است. برای نمونه بعضی رفتارهای نامناسب طرفداران تیمهای فوتبال، طرفداران برخی اشخاص سیاسی و طرفداران مکاتب فکری مختلف که در دفاع از علاقه، منش و مسلک خویش؛ اقدام به رفتارهای ناشایست و مخربی میکنند. این احساس مسئولیت و جانبداری فرد از علاقه خود، گاهی از مرز اعتدال بیش از پیش عبور کرده و زمینه ساز تعصب منفی فکری و رفتاری میشود. در این حالت فرد «صحیح مطلق» را آن چه میداند که خود میپندارد و مورد تایید و پذیرش خودش است.
مسلماً رفتار و اعمال فرد در همجوشی با دیگران و جامعه، دیگر تنها مربوط به خود فرد نیست و افراد با توجّه به اقتضای جامعه انسانی و در جهت استواری آن باید محدودیتهای کنترلی معقولی را بپذیرند. بخشی از این محدودیتهای کنترلی را میتوان با محوریت «عدم آسیبرسانی به دیگران» در نظر گرفت. یعنی افراد به جهت استواری روابط اجتماعی باید حدالامکان از آسیب فیزیکی و روانی به دیگران خودداری کنند. زمانی که فرد دچار مرض فکری «تعصب» میشود و یا رفتارهای نامناسبی در جهت دفاع از علاقه خود اتخاذ میکند، در موازات آن موجب آسیبرسانی به دیگران نیز میشود. برای مثال فرد برای دفاع از خواننده مورد علاقه خود، خواننده مورد علاقه فرد دیگری و یا خود شخص دیگر را مورد استهزا و اهانت قرار میدهد و موجب اعمال ناراحتی و آسیب روانی به آن شخص میشود. بخشی از رفتارهای غلط طرفداران، شامل همین مورد «آسیب رسانی به دیگران» است و بخش دیگر که توأم با بخش قبلی است، موجبات آسیب به خواننده مورد علاقه خود شخص (فرد طرفدارنما) را هم فراهم میآورد. برای مثال همان ناسزا و اهانتی که فرد در جهت دفاع از خواننده مورد علاقه خود (خواننده الف) نثار دیگری می کند، زمینه فکری فرد دیگر (فردی که مورد اهانت قرار گرفته است) را نسبت به «خواننده الف» خراب میکند. در مثالی دیگر فرد طرفدار از خواننده در زمان اوج به شدت حمایت میکند امّا در زمان افت خواننده، نه تنها حمایت خود را از وی دریغ میکند بلکه به یکی از مخالفان تخریبچی وی نیز تبدیل میشود و اقدام به تخریب خواننده مورد علاقه سابق خود میکند. در جهت اثبات این امر، ذکر مثالی از پدیده «اسلام هراسی» مفید خواهد بود. آنچنان که بررسیها نشان داده است، بسیاری از افراد بدون تحقیق و منطق غنی، از دین اسلام ترس و واهمه دارند که علّت آن اقدامات برخی طرفداران و حامیان این دین است که با محوریت شرارت و کشتار، این تصویر را برای افراد ناآشنا بهوجود آوردهاند. بنابراین تاثیر رفتار طرفداران یک پدیده میتواند در نگرش دیگران نسبت به آن پدیده تاثیر بسزایی داشته باشد. یعنی رفتار نامناسب طرفدار یک خواننده موجب میشود دیگران نسبت به آن خواننده نیز حساسیت نشان داده و این به ضرر خواننده مورد نظر است.
در مجموع، چنین رفتارهای نامناسبی به این علت مورد قبول نیستند که علاوه بر نقض قراردادهای اجتماعی و غیراخلاقی بودن آنها، سبب آسیبرسانی به خواننده مورد علاقه خودِ طرفدار نیز میشود. مسلماً طرفدار واقعی خواستار آسیب به خواننده مورد علاقهاش نیست پس با شناسایی رفتارهای مخرّب و غلط باید از بروز آنها جلوگیری کند و مسیر رفتاری خویش را با اقدامات صحیح و مثبت اصلاح کند. در ادامه عموم این رفتارهای نامعقول و غلط را به پنج بخش تقسیم خواهیم کرد و به ادامه بررسی این مسئله خواهیم پرداخت.
عموم رفتارهای طرفدارمابانه شنوندههای موسیقی رپ را میتوان به پنج بخش زیر تقسیم کرد:
1– عدم حمایت مادی از خواننده مورد علاقه
عدم حمایت مادی، خواننده را از نظر مادی در مضیقه قرار میدهد. در نتیجه خواننده نمیتواند تمام وقت خود را صرف موسیقی کند و در جهت جبران این خلاء باید به فعالیتهای دیگری بپردازد یا به اقدامات نامطلوبی دست بزند. برای مثال آنچنان که مشاهده میشود تعداد آلبومهای Various Artists به شدت درحال افزایش است و متاسفانه کیفیت این آلبومها در سطح خوبی قرار ندارد. خواننده به جهت جبران خلاء مالی در این آلبومهای کمکیفیت حضور پیدا کرده و اثری کم کیفیت را، صرفاً در ازای مبلغی به آنها عرضه میدارد. اگر خواننده از لحاظ مادی تامین باشد یا درواقع در ازای بهترین خروجی از لحاظ مادی تامین شود، تنها بر کار خود تمرکز کرده و تمام تلاش خود را برای ارائه بهترین اثر ممکن به کار میبندد. اثر عدم حمایت مادی، نهتنها بر زندگی مادی خواننده تاثیرگذار است، بلکه بر روحیه کاری و آثار وی نیز تاثیر بسزایی دارد. فارغ از این مسائل، این حمایت مادی را نه به عنوان لطف، بلکه تحت عنوان حق خواننده باید در نظر گرفته شود.
2– عدم حمایت معنوی از خواننده مورد علاقه در زمان مناسب
در عالم موسیقی مانند دیگر ابعاد هنر، هنرمند دچار تغییر و تحول میشود. خواننده گاهی در اوج است و بهترین آثار را ارائه میکند و گاهی دچاره افت میشود. طرفدار واقعی، خواننده را در هر دو حالت مورد حمایت خود قرار میدهد. البته این به آن معنا نیست که در زمان افت از افول کیفی کارهای او دفاع کند بلکه باید با نقدهای صحیح و تامین روحیه، وی را بار دیگر در مسیر اوجگیری قرار دهد. همچنین خواننده ممکن از لحاظ فکری یا سبکِ کاری بخواهد تغییری ایجاد کند، طرفدار واقعی باید همگام با خواننده این تغییر را مورد سنجش قرار دهد و اگر صلاح در تغییر باشد از آن دفاع و در غیر این صورت با نقدی مناسب به خواننده یاری برساند. امّا متاسفانه طرفدارنماها در موسیقی رپ فارسی به جای ترغیب خواننده در جهت ایجاد کارهای نو و بدیع، خواننده را به تکرار وا میدارند و تغییر را هرچند به صلاح نپذیرفته و محکوم میکنند و همین مسئله، از اعتماد به نفس خواننده برای تجربه فضاهای تازه میکاهد و چیرهگی سایه «تکرار» بر فضای رپ فارسی را بیش از پیش نمایان میکند.
3– استفاده از منطق تخریب، فحش و ناسزا در دفاع از خواننده مورد علاقه
متاسفانه تعداد طرفدارنماهای «کژ فرهنگ» بسیار است. عدّهای کمخرد که تنها استراتژی فحش و ناسزا را میفهمند. این عدّه در دفاع از خواننده مورد علاقه خود، غالباً دو استراتژی ثابت را اتخاذ میکنند. یا با فحش و ناسزا نقدهای دیگران بر خواننده مورد علاقه خود را پاسخ میدهند (مثال: تو چی میفهمی از آقای ایکس – تو در حدی نیستی که آقای ایکس را نقد کنی) و یا با تخریب خواننده مورد علاقهی دیگری به اصطلاح مقابله به مثل میکنند. طرفدار واقعی نقدها را بررسی و با منطق و خرد پاسخ میدهد، همچنین ضعفهای وارد بر خواننده مورد علاقه خود را میپذیرد نه اینکه بیجهت بر آنها سرپوش بگذارد.
برای مثال طرفداران موسیقی مفهوممحور، دیگران را به عدم درک و کمخردی متهم میکنند و یا طرفداران موسیقی تجاری، دیگران را به خشکاندیشی و افراط در آرامانگرایی متهم میکنند. طرفدارنماها با توسل به مغلطه «سلیقه شخصی»، خود را از پاسخگویی مبرا میدانند. مورد دیگر آن است که اختلاف دو یا چند خواننده فضای متشجنی را بهوجود میآورد که افراد ساده لوح و بیارتباط با موضوع، با آن درگیر و واکنشهای غیراخلاقی و ملتهبی را از خود به نمایش میگذارند.
4– تعصب بیجا، جانبداری بیش از حد و بُتپنداری خواننده مورد علاقه
حمایت بیش از حد و البته نامعقول، تعصب را به ارمغان میآورد. طرفدارنماهای متعصب، هیچ ابایی از تایید تولیدات ضعیف خواننده و رفتارهای غلط وی ندارند. شخصیت خواننده و خط فکری وی را مطلقاً صحیح و دیگر نگرشها را غلط و ناصحیح میپندارند. بیچون و چرا از رفتارهای خواننده مورد علاقه خود تقلید کرده و از آن دفاع میکنند و در این راه از توسل به هیچ فعل و فاعلی غافل نمیشوند. این بتپنداری علاوه بر اینکه خواننده را بیش از حد مغرور میکند و آسیبهای بسیاری را به او وارد میکند، سبب فاصله گرفتن بسیاری از شنوندههای دیگر از این خواننده نیز میشود. دیگران با تصور این خواننده و طرفدارانش در کالبدی افراط گرایانه و خشک، از آنها فاصله گرفته و به صف مخالفانشان میپیوندند.
5– افراط در پرداختن به حواشی
بها دادن افراطی به حواشی و دامن زدن به آنها، هیجانات موقت امّا تاثیرگذاری را به ارمغان میآورد که در عمده موارد به صلاح موسیقی رپ نیست. در برخی موارد خواننده با ایجاد حاشیه سعی در پوشش ضعفِ کاری و جبران کمکاری یا ایجاد جو تبلیغاتی دارد که چندان رفتار درستی به نظر نمیرسد. بهتر است طرفدار به جای پرداختن به حواشی، از خواننده مورد علاقه خود آثاری غنی طلب کند و خواننده به جای حاشیهپردازی، تمرکز خود را بر تولید موسیقی بگذارد. در مواردی دیگر، برخی افراد سبکاندیش برای خواننده حاشیههایی منفی ایجاد میکنند یا دو خواننده برای یکدیگر حاشیه ایجاد میکنند که بعضاً واکنش احساسی خوانندهها و البته پشیمانی زودهنگام آنها را در پیش دارد که بازهم پذیرفتنی نیست. چه بسا بهتر است طرفدار در این موارد شکیبایی پیشه کند و از ایجاد هیجانات احساسی پرهیز نماید.البته ناگفته نماند که حواشی در نوع خود سرگرمکننده و چاشنی عالم موسیقی رپ به حساب میآید که در حد اعتدال نمیتواند مضر باشد بلکه در مواردی، حتّی لازمه فضای بیرمق موسیقی رپ محسوب میشوند.
در سطور پیشین پارهای از رفتارهای نامناسب طرفداران موسیقی رپ را مورد اشاره قرار دادیم. میتوان نتیجه گرفت، طرفدارنما فردی است که دغدغه حمایت از خواننده ی مورد علاقه ی خود را دارد امّا مسیر غلطی را پیش گرفته است. در مجموع وجود حاشیه و کلکل نیاز است و به شرط رعایت اعتدال، میتواند روحبخش زمانهای بیتحرک و خشک باشد. البته هرگز نباید حاشیه و کلکل را با «ایجاد شایعه، تهمت، تخریب و ناسزا» یکی پنداشته شود. همانگونه که خواننده باید به مخاطبانش احترام قائل باشد و نسبت به آنها مسئول و متعهد باشد، مخاطب نیز متعهد و مسئول است. طرفدار واقعی، رفتار و کار حرفهای را به عنوان حق مشروع خود از خواننده طلب میکند و هیچ ابایی از نقد و چالش کشیدن خواننده مورد علاقه خود ندارد، در مقابل خواننده نیز حق مشروع خود یعنی حمایت مادی و معنوی طرفدار را طلب میکند.
سخن آخر اینکه، هدف از تهیه این متن و متون مشابه، همجوشی مطالب نقادانه با محوریت موسیقی رپ در قالب نوشتار و اشتراک آن با صاحبان نظر و اندیشه است. با توجه به توسعه نیافتگی جامعه، چندان دور از ذهن نیست که مخاطبان و دنبالکنندگان چنین مطالبی اندک باشند، لذا امید بر آن است که اندک اهالی نظر و اندیشه، کاستیهای وارده را به شایستگی پوشش داده و از هر فرصتی در جهت انتقال دانستههایشان به دیگر شنوندهها و دنبالکنندگان موسیقی رپ بهره جویند.
نویسنده: علیرضا
تاریخ انتشار: 27 آذر 1394