The Anatomy of Rap Music

کالبدشناسی موسیقی رپ |مجموعه مقاله‌های آموزشی و انتقادی|

محتوا در موسیقی رپxنقد رپ مفهومیxتحلیل و تفسیر محتوای آثار موسیقی رپxنقد آثار محتواگرا در موسیقی رپxنقد آهنگ‌های مفهومی و محتواگراxمحتوا و مفهوم در موسیقی هیپ هاپxاصل تناسبxچگونه آهنگ‌های رپ را نقد کنیمxنقد رپرهای مفهومی و محتواگراxفرم و محتوا چیست؟

 

پرده اول: نگاه مطلق‌گرا

 

 

-لامپ اتاق‌تان را در نظر بگیرید. در حال حاضر روشن است یا خاموش؟

 

 

مسلماً پاسخ شما، خارج از این دو حالت نخواهد بود. یعنی امکان پذیر نیست، لامپ هم‌زمان هم خاموش باشد و هم روشن. ممکن است در یک لحظه لامپ روشن و در لحظه دیگر خاموش باشد (حالت چشمک زن) امّا در هیچ تقسیم زمانی، لامپ نمی‌تواند هم خاموش و هم روشن باشد. این نوع نگاه را به پدیده‌های پیرامون‌تان بسط بدهید. دیوار مقابل‌تان، یا وجود دارد و یا وجود ندارد. فردا، یا خواهد آمد و یا نخواهد آمد. در هیچ یک از موارد، امکان ندارد وجود و عدم وجود درکنار یکدیگر رخ بدهند.

 

 

-به گزاره مقابل توجه کنید. «مهلت فصل نقل و انتقالات فوتبال اروپا در روز چهارشنبه 31 آگوست 2016 به پایان می‌رسد». معنای جمله کاملاً روشن و قطعی است. هیچ‌گونه تردید و یا معنای پنهان چند پهلویی در این گزاره خبری مشاهده نمی‌شود.

 

 

پرده دوم: نگاه نسبی‌گرا

 

 

-تصویر زیر را در نظر بگیرید. برداشت شما از این تصویر چیست؟

محتوا در موسیقی رپxنقد رپ مفهومیxتحلیل و تفسیر محتوای آثار موسیقی رپxنقد آثار محتواگرا در موسیقی رپxنقد آهنگ‌های مفهومی و محتواگراxمحتوا و مفهوم در موسیقی هیپ هاپxاصل تناسبxچگونه آهنگ‌های رپ را نقد کنیمxنقد رپرهای مفهومی و محتواگراxفرم و محتوا چیست؟

 

 

 

این عکس، مرد میان‌سالی را در کنار زن جوان و زیبا نشان می‌‌دهد. اوّلین‌بار در یک مجله همراه با مقاله‌ای در مورد کافه‌های پاریس به چاپ رسید. بار دیگر در بروشور انجمن مبارزه با نوشیدنی‌های الکلی چاپ شد (به خاطر این‌که در مقابل آن دو نفر، 4 لیوان نوشیدنی قرار دارد – در مقابل مرد یک لیوان پر و یک لیوان خالی، در مقابل زن یک لیوان نصفه و یک لیوان پر). دفعه سوم در یک روزنامه با موضوع فحشا در پاریس چاپ گردید. رابرت دازنیو، فرم این عکس را با کمک گرفتن از دوستان خود به عنوان مدل، با سلیقه خود چیده است. برداشت شما از این عکس چه بود؟ با کدام یک از برداشت‌ها مطابقت داشت؟

 

 

-متن زیر را در نظر بگیرید.

 

 

All birds find shelter during a rain. But Eagle avoids rain by flying above Clouds.

 

 

A.P.J. Abdul Kalam

 

 

در جلسه‌ای از تعدادی دانشجو درخواست شد که پیام نگارنده عبارت فوق و معنای پنهان آن ‌را حدس بزنند. آن‌ها برداشت‌های خود را ارائه کردند و همان‌طور که قابل پیش‌بینی بود، برداشت‌ها بسیار متفاوت از یکدیگر بود. یکی شجاعت عقاب را تحسین کرده بود. دیگری قدرت و فردگرایی را عامل موفقیت می‌دانست. عدّه‌ای راه حل مشکلات را، فرار از صورت مسئله می‌پنداشتند و در مجموع هیچ دو برداشت مشابه‌ای ارائه نشد.

 

 

غرض از این مقدمات آن‌که، دو نوع نگرش جاری (مطلق‌گرا و نسبی‌گرا) را به اختصار معرفی کنم.

پرده سوم: وجه محتوایی آثار

 

 

به عقیده من، در هنگام مواجهه با وجه محتوایی آثار هنری، نگاه نسبی‌گرا است که موثر واقع می‌شود. همان‌گونه که در مثال‌های پرده دوم بیان گردید، برداشت‌ افراد از تصویر شماره یک و متن مذکور متفاوت از یکدیگر است. در همین راستا، بدیهی است که برداشت مخاطب از محتوای آثار نیز نسبی باشد. اساساً برداشت‌ها با توجه به پیش زمینه ذهنی و دیگر عوامل مرتبط با آن صورت می‌پذیرد. پیش از ادامه بحث، توجه شما را به تعاریف زیر جلب می‌کنم.

 

 

معنای عینی (غالباً مطلق):

 

 

معنای عینی، روشن و واضح است. معنای آشکار و قابل لمسِ جمله را معنای عینی می‌نامیم. به عنوان مثال، معنای عینی متنی که در پرده دوم بدان اشاره شد، آن است که همه پرندگان در هنگام بارش باران به دنبال سرپناه هستند و این‌گونه زمان و انرژی زیادی را مصرف می‌کنند امّا عقاب با پرواز بر فراز ابرها به راحتی از باران در امان خواهد بود. معنای عینی گزاره خبری پرده اول نیز دقیقاً خود آن جمله است. اگر توجّه کنید، معنای عینی وابستگی به ذهنیت مخاطب ندارد. نوع بکارگیری واژه‌ها و دستور نگارش، بار معنایی (عینی) جمله را به آسانی روشن می‌سازد. لازم به ذکر است که تشریح و توصیف محتوای آشکار را تحلیل روایی محتوا می‌نامیم.

 

 

معنای پنهان (غالباً نسبی):

 

 

معنای پنهان یا پیام محتوا، وابسته به ذهن مخاطب است. برداشت‌های که برای مثال‌های پرده دوم ارائه شد، درواقع معنای پنهان جمله و تصویر شماره یک بود که هر فرد بنا بر پیش زمینه ذهنی خود آن ‌را ارائه کرده بود. یکی از مثال‌هایی که همیشه در این مورد استفاده می‌کنم، مثال برداشت‌های متفاوت مسلمان‌ها از قرآن است. القاعده، داعش و دیگر گروه‌های مشابه پیام‌هایی را از محتوای قرآن برداشت می‌کنند که جنایت‌هایشان را توجیح می‌کند. عدّه‌ای دیگر برداشتی نرم‌تر دارند و عمده مسلمان‌ها را تشکیل می‌دهند. برخی نرمی را در حد تغییر ماهیت گسترش داده‌اند که آن را با نام اسلام آمریکایی می‌شناسیم. اگر توجّه کنید، محتوا و متن منبع آن‌ها یکسان است امّا هر کدام معنای پنهان یا پیام محتوا را به‌گونه‌ای متفاوت برداشت می‌کنند. اضافه کنم که هویدا کردن زوایای پنهان محتوا را تفسیر محتوا می‌نامیم.

 

 

امید نگارنده بر آن است که تا اینجا، با توجّه به مثال‌هایی که مطرح شد، نسبی بودن برداشت مخاطب از محتوا اثبات شده باشد. چنان‌ که در این مورد توجیح نشده‌اید، مطالعه کتاب «درباره نگاه به عکس‌ها» را پیشنهاد می‌کنم. مثال تصویر شماره یک نیز از این کتاب وام گرفته شده است. همچنین مطالعه کتاب‌هایی در زمینه زبان‌شناسی (کتاب بررسی زبان - یول جورج) و روانشناسی اجتماعی (کتاب حیوان اجتماعی - الویت ارونسون) نیز می‌تواند مفید باشد. کتاب «آگاهی» نوشته سوزان بلکمور نیز بسیار مفید و قابل توجّه است.

 

 

آثار محتواگرا در موسیقی رپ فارسی

 

 

در طول مدّت اخیر، تعداد آثار محتواگرا در موسیقی رپ فارسی افزایش و در موازات آن نکاتی قابل تامل جریان یافته است. در ادامه این نوشتار به بررسی این نکات خواهم پرداخت.

 

 

-آثار محتواگرا، چرا؟ هدف چیست؟ و تا چه حد موفق عمل می‌شود؟

 

 

هربار، بعد از شنیدن آثار محتواگرا پرسش‌های متعددی در ذهن من مطرح می‌شود. هدف خواننده از تولید این اثر چیست؟ خواننده به دنبال انتقال پیام قاطعانه است یا صرفاً دعوت به تفکر برای او کفایت می‌کند؟ توقع خواننده در تاثیرگزاری چگونه است؟ آیا خواننده در جایگاه ارائه پند، نصیحت و حکم صادر کردن است؟ چگونه است که خواننده اثر، خود را در تمام زمینه‌های بشری صاحب نظر می‌داند؟ اثر تولیدی او، قرار است موسیقی باشد و یا کتاب شعر فلسفی؟ موسیقی رپ، دکلمه و یا شعرسرایی؟ ذکر محتوای تکراری و پراکنده‌گویی برای چیست؟

 

 

همانگونه که گفته شد، برداشت مخاطب از محتوا «نسبی» است لذا اگر هدف خواننده انتقال پیام قاطعانه باشد، باید بسیار محتاطانه و آشکار بنویسد تا مخاطب دچاره سردرگمی نشود. با اینحال متن آثار محتواگرای رپ فارسی، پیچیده و مملو از صنایع ادبی است. مبهم‌گویی و پراکنده‌گویی بسیار رایج است. تکرار در آن بسیار چشم‌گیر است، اشاره به مفاهیم تکراری همانند رسانه، دولت، سیستم، شستشوی فکری و...، دیگر تازگی قبل را ندارد. موضوع در آن آثار نقش چندانی ندارد و یا درست بکار گرفته نمی‌شود. در متن آثار، نظام فکری روشنی جریان ندارد و به همه چیز اشاره می‌شود امّا پرسشی، پاسخ داده نمی‌شود. در نتیجه نمی‌توان توقع داشت که انتقال پیام به درستی انجام بپذیرد.

 

 

همچنین دعوت به تفکر در میان این هجمه بی‌نظمی اندکی ناعادلانه است و مخاطب در هنگام مواجهه با دریایی از اطلاعات درهم، دچارِ سردرگمی می‌شود. توجه افراطی به «معنای پنهان» در آثار محتواگرا، این سوال را مطرح می‌کند که مخاطب قرار است موسیقی بشنوند و یا کتاب شعر فلسفی؟ زیرا کشف رموز محتوای این آثار نیازمند وقت و انرژی است. با استفاده از تحلیل و تفسیر محتوا باید به جان متن اثر افتاد و تک به تک ابیات را مورد بررسی قرار داد که در همین حین قالب موسیقیایی اثر نادیده گرفته می‌شود. دقیقاً ارائه این محتوا در قالب موسیقی به چه علت صورت می‌پذیرد، آن هم در شرایطی که توجه چندانی به قالب موسیقیایی اثر نمی‌شود و استقبال از این قالب شبه موسیقیایی اندک است؟

 

 

تاثیرگزاری این آثار وابسته به ساختار موسیقیایی آن‌ها و استقبال مخاطب است. همانطور که مشاهده می‌شود، در مقابل موسیقی رایج، از چنین آثاری چندان استقبال نمی‌شود. ضعف این آثار در برقراری ارتباط حسی ملموس است. فارغ از این مسئله، تجربه شخصی من در ارتباط با مخاطبان ثابت این آثار، اثبات کرده است که تاثیرگزاری چنین آثاری در حوزه عمل‌گرایی شنونده‌های این سبک نیز محدود است. افراد، مدعیِ اهمیت محتوا و اندیشه‌اند امّا از برخورداری نظام فکری و عمل به آن محروم هستند لذا تاثیرگزاری هم به لحاظ کمی و هم کیفی، مطلوب به نظر نمی‌رسد. بنابراین بار دیگر این پرسش مطرح می‌گردد که هدف چیست و چقدر در دستیابی به هدف موفق عمل می‌شود؟

 

 

-نفش کم‌رنگ فرم

 

 

متاسفانه اکثر آثار محتواگرا به نوعی دارای ضعف ساختاری (فنی) است. دو مورد از اساسی‌ترین ویژگی‌های بارز موسیقی رپ، نحوه بیان و ساختار ادبی است. اگر به آثار اصیل رپ توجّه کنید، کوبندگی در بیان و لحن کوچهِ بازاری آن آثار، قابل لمس است. همچنین ساختار ادبی متن آثار هماهنگ با لحن بیان، صحبت‌محور و عامیانه است. به همین علت گاهاً به طنز گفته می‌شود، تشخیص صحبت عادی رپرهای آمریکایی از رپ کردن آن‌ها دشوار است. متاسفانه این دو مورد در آثار محتواگرای رپ فارسی نادیده گرفته شده است. نحوه و لحن بیان و همچنین ساختار ادبی متن آثار شعرگونه است. پیشنهاد می‌کنم چند اثر در سبک دکلمه را به انتخاب خودتان بررسی کنید و به شباهت‌های ساختار ادبی و لحن بیان آن‌ آثار و آثار محتواگرای رپ فارسی توجّه کنید.

 

 

یکی دیگر از مسائلی که موجب فاصله گرفتن این آثار از سبک رپ می‌شود، ماهیت اینسترومنتال این آثار است. بیت‌ها غالباً خلوت و عاری از درام‌های شناخته شده رپ ارائه می‌شود. در نتیجه با میکس اجرای شعرگونه خواننده، اثر از لحاظ فلو و اجرا دچارِ ضعف می‌شود. انتقال حس (متناسب با محتوا) نیز از مواردی است که در آثار محتواگرا دارای ضعف است. لحن بیان عدّه‌ای دیگر، به نوعی روزنامه‌خوانی است. خشک و بدون حس، واژه‌ها ادا می‌شود لذا انتقال حس مناسب صورت نمی‌گیرد. گاهاً  ضعف در ایجاد و حفظ ریتم، چیدمان و وزن رایم نیز مشاهده می‌شود.

 

 

-تکلیف چیست؟

 

 

ابتدا باید توجّه کنید، ایرادهای مذکور تنها در صورتی صادق است که این آثار را بر مبنای «رپ بودن» ‌آن‌ها، بررسی کنیم. اگر خواننده اثر مدعی سبکی نو و جدید باشد، ایرادهای مذکور در بخش ساختار فنّی صادق نخواهد بود. همچنین اگر صاحب اثر اصرار بر فعالیت در سبک موسیقی رپ دارد، باید برای فاکتورهای موسیقی رپ اهمیت بیشتری قائل شود. به عقیده من، برای تولید یک اثر مطلوب با محتوای مناسب باید نخست به «اصل تناسب» توجه کرد.

 

 

صاحب اثر باید پیش از هر اقدامی «موضوع» مناسبی را انتخاب کند. اگر قرار است در سبک موسیقی رپ فعالیت کند باید حدالامکان از واژه‌هایی با باره بیانی شعرگونه استفاده نکند. لحن بیان مناسب با فضای اثر و البته عاری از هر گونه لحن دکلمه‌وار و شعر‌گونه انتخاب گردد. میان معنای عینی و پنهان تعادل برقرار باشد و پیام اصلی قابل فهم ارائه شود. از صنایع ادبی در جای مناسب استفاده شود. وزن و چیدمان رایم مناسب باشد و همچنین اجرای کوبنده را در دستور کار خود قرار بدهد. انتخاب اینسترومنتال اثر، منطقی و بر مبنای سبک رپ صورت بپذیرد. حدالامکان از ابهام و پراکنده‌گویی خودداری شود. در نهایت باز هم تاکید ویژه من، بر رعایت اصل تناسب در تمامی سطوح است.

سخن پایانی

 

 

پیش‌تر در مقاله‌ای جداگانه روش صحیح نقد در موسیقی رپ را تشریح کردم. همانطور که اشاره شد، امروزه شیوه نقد رایج در موسیقی رپ فارسی درواقع ھمان تحلیل روایی (روایت محتوای اثر و جزئیات فنّی) و تفسیر محتوای آثار است. در این نوشتار، نسبی بودن برداشت و تفسیر محتوا را به اثبات رساندم. به عقیده من، در نقد آثار محتواگرا باید همانند آثار فرم‌گرا و بر اساسِ اصول مطرح شده در نوشتار پیشین عمل کرد. تنها نکته‌ای که باید به آن اضافه کنم، آن است که منتقد می‌تواند به جای تحلیل و تفسیر محتوا، به نقد عقاید مطرح شده بپردازد. شیوه بیان و نحوه بکارگیری صنایع ادبی را نقد کند. تمام تلاش من در نوشتار حاضر، در جهت اثبات نسبی بودن محتوا و در موازات آن رد نقدهای رایج بوده است. امیدوارم در آینده کمتر شاهد تحلیل روایی و تفسیر محتوا تحت عنوان نقد باشیم. تحلیل و تفسیر می‌تواند در قالبی جداگانه و با عنوانی مناسب‌تر صورت بگیرد هرچند نیاز چندانی به چنین فعالیت‌هایی نیست.

 

 

همچنین در این نوشتار سعی کردم نکاتی قابل توجّه راجع به آثار محتواگرا مطرح کنم. توجّه کنید، اگر در این نوشتار از ذکر مثالی از آثار محتواگرا خودداری شد به چند علّت است. اوّل اینکه نگارنده متصور است مخاطب با مطالعه این متن می‌تواند آثار مذکور را به آسانی شناسایی کند و قصد ندارد پیش زمینه منفی نسبت به آثار خواننده‌ای خاص ایجاد کند. دوّم اینکه ایرادهایی که مطرح شد، تماماً در یک اثر مشاهده نمی‌شود. به عنوان مثال ممکن است لحن بیان در یک اثر شعرگونه نباشد امّا ضعف موضوع و پراکنده‌گویی قابل لمس باشد لذا نیاز به ذکر آثار متعددی بود که در این صورت به حجم نوشتار بسیار اضافه می‌شد. سوّم اینکه با ذکر نام آثار محتواگرای موردنظر، امکان داشت محتوای نوشتار حاضر، جهت‌دار و در راستای تخریب خواننده‌هایی خاص تصور شود.

نویسنده: علیرضا

 

 

 

تاریخ انتشار: 10 شهریور 1395

 

 

روش نقد در موسیقی رپxنقد آثار موسیقی رپxنقد آهنگ‌های رپxنحوه نقد کردنxاصول نقد در موسیقی رپxآموزش نقد حرفه‌ای و کارشناسانه در رپxشیوه ارزیابی آهنگ‌های رپxنقد رپxروش نقد و بررسی آهنگ‌های رپ

 

مقدمه

 

 

زندگی روزمره مردمان قرن حاضر بسیار متفاوت از قرون پیشین دنبال می‌شود. دیگر برای رساندن یک پیام، نیازی به صرف هزینه و زمان سرسام‌آور نیست و این انتقال پیام در کسری از ثانیه با هزینه بسیار اندک صورت می‌پذیرد. در عین حال تنها فشردن دکمه‌ای کافی است تا صدها هزار نفر در اثر جنگ‌افزاری هسته‌ای جان خود را از دست بدهند. برخی این دگرگونی‌ها را به دیده‌ی پیشرفت و برخی آن را زمینه‌ساز بن‌بست بشری و پایان تاریخ می‌دانند امّا آن‌چه برای ما در این مجال حائز اهمیت است، یادآوری جایگاه تغییر و احتیاج آن به کنترل و هدایت است. امروزه زندگی بسیاری از انسان‌ها نیز به سبب همین تغییرات به شدت تحت تاثیر روزمرگی مدرنیته قرار گرفته و همین امر موجب شده که بسیاری از موضوعات ارزشمند تبدیل به عادت، امری بدیهی و کم‌اهمیت شود.

 

 

موسیقی یکی از همین موضوعات است که به علّت دسترسی آسان و رایگان، برای بسیاری صرفاً بخشی از تفریح روزمره قلمداد می‌شود و جایگاه، اثرگذاری و ارزش واقعی این هنر بی‌همتا به عالم فراموشی سپرده شده است. مسلماً چنین افرادی به واسطه نگاه سطحی‌شان، آگاهی چندانی از مقدمات و اصول موسیقی‌ای که به آن گوش فرا می‌دهند، ندارد و همین ناآگاهی دلیل محکمه پسندی برای سطح پایین داوری و قضاوت آن‌ها راجع به موسیقی است. موسیقی رپ و مخاطبان آن نیز از این قضیه مستثنا نبوده و متاسفانه داوری موسیقیایی ضعیف و سطحی در این سبک موسیقی نیز بسیار رایج است. نوشتار حاضر شامل بررسی کلّی موضوع «نقد» و آشنایی با روشی ابداعی در جهت نقد آثار موسیقی رپ است.

 

 

و امّا نقد

 

 

نقد درواقع دانشی برای ارزیابی، تبیین و بررسی دوجانبه یک گزاره‌ است. از یک منظر ارزیابی و بررسی «معایب - اشکالات - نقاط ضعف» و از جنبه دیگر پرداختن به «محاسن – نقاط قوت» یک گزاره را شامل می‌شود. همین ویژگی منحصر به فرد نقد است که وجودش در هر زمینهای سبب شکوفایی و پیشرفت میشود.

 

 

موسیقی رپ در ایران علیرغم پیشرفت شگرفی که در حوزه ساختار فنّی و محتوا داشته است امّا همچنان موسیقی رپ رایج، چندین مرتبه از حالت ایده‌آل فاصله دارد. افراد به اصطلاح هنرمند با تولید آثار کم‌کیفیت از یک طرف و مخاطبان خجسته‌دل با پذیرش و تقاضای بیشتر همان آثار کم‌کیفیت، از طرف دیگر کوتاهی می‌کنند. با بررسی آثار تولیدی موسیقی رپ فارسی، در مجموع با چندین ضعف بزرگ رو به رو می‌شوید که برخی از آن‌ها به شرح زیر است:

 

 

 

- کپی‌برداری برده‌وار از رپ آمریکا و عدم توجّه به قابلیت‌های «زبان فارسی» و فرهنگ جاری کشور

 

 

- فاصله گرفتن از چارچوب موسیقی رپ به بهانه نوآوری و بومی‌سازی افراطی

 

 

- کهنه‌گرایی و تکرارزدگی در محتوا، دایره لغات و ساختار فنّی

 

 

- درک نادرست عناصر اصلی ساختار فنّی موسیقی رپ: فلو، رایم، دلیوری و تکنیک

 

 

- عدم رعایت پیوستگی معنایی و توجّه نکردن به جایگاه «موضوع» در ساختار محتوایی

 

 

- عدم رعایت اصل تناسب میان فرم و محتوا

 

 

 

موارد ذکر شده شامل کلیت موسیقی رپ فارسی می‌شود و نقد در اینجا می‌تواند اثرگذاری خود را به نمایش بگذارد. ممکن است خواننده‌ای یکی از معایب فوق را داشته باشد و خواننده‌ای دیگر همه معایب را؛ منتقد با بررسی کلیت اثر تولیدی، محاسن و معایب آن را را ارزیابی می‌کند و درنتیجه صاحب اثر متوجّه ابعاد مختلف کار خود می‌شود و در جهت اصلاح معایب و پرورش محاسن آثار بعدی خود اقدام می‌کند.

 

 

داوری و قضاوت ضعیف مخاطبان و تقاضای نامناسب، خواننده کم‌سواد و سودگرا را برای تولید آثار کم‌کیفیت بیش از پیش تشویق می‌کند. تنها راه درمان این وضعیت بحرانی تجهیز مخاطب به آگاهی، سواد موسیقی رپ و در موازات آن متوسل شدن به اندیشه انتقادی است. مسلماً خواننده‌ای که در معرض نقدهای گسترده و غنی قرار می‌گیرد، تمام تلاش خود را متوجّه اصلاح معایب کارش می‌کند. اندیشه انتقادی همچنین برای فرد منتقد نیز سودمند است لذا منتقد با افزایش آگاهی و شناخت، آثار مناسب‌تری را برای شنیدن انتخاب می‌کند و به کمال لذت، نزدیک‌تر می‌شود.

 

 

امروزه شیوه نقد رایج در موسیقی رپ فارسی، درواقع همان تحلیل روایی و تفسیر آثار است. نقدهای ارائه شده، شامل ذکر انواع ساختار بکارگرفته شده (نوع رایم برای مثال) بدون ارزیابی، و از زاویه‌ای دیگر تحلیل روایی و تفسیر محتوای آثار را شامل است. تفسیر محتوا می‌تواند بخشی از نقد باشد امّا تمام آن نیست. باید توجّه داشت که تفسیر محتوا کاملاً نسبی و بر مبنای برداشت شخصی مخاطب است و نمی‌تواند کمک شایانی به نقد کارشناسانه کند.

 

 

یک روش مناسب که برای نقد آثار می‌توان از آن بهره جست، روش «مقایسه با ایده‌آل» است. در این روش شما با متصور شدن ایده‌آل قابل دستیابی در مقابل اثری که قصد نقد آن را دارید و یا با استناد به اثر قوی‌تر موجود در همان سبک، می‌توانید به مقایسه آن‌ها پرداخته و به کاستی‌های اثر مذکور پی ببرید. مقایسه باید در چارچوبی منطقی جریان داشته باشد علی‌الخصوص درهنگام مقایسه یک اثر ایرانی و آمریکایی، باید بسیار موشکافانه این کار را انجام داد. تفاوت‌های بنیادی دو زبان، فرهنگ جاری، لهجه و... باید مورد توجّه قرار بگیرد لذا متصور شدن یک اثر ایده آل آسان‌تر خواهد بود. در نهایت با یک مقایسه می‌توان نتیجه گرفت که چه کاستی‌هایی بر اثر مورد نقد قرار گرفته، وارد است و چقدر جا برای کار و خلاقیت باز است.

 

 

تابوی نظر شخصی

 

 

انسان‌ها حق دارند که در هر زمینه‌ای نظر و عقیده خود را بیان کنند و در موازات آن، هر فرد دیگری می‌تواند در مورد نظر و عقیده بیان شده، نظر خود را بیان کند، نقد کند و آن را به چالش بکشاند. همچنین در مقابل آن، تفتیش عقاید و مواخذه افراد به صرف داشتن عقیده‌ای پذیرفتنی نیست. با این حال متاسفانه هنوز هم عدّه‌ای با ایجاد خط قرمزی به‌نام «نظر شخصی» سعی دارند خود را از پاسخگویی و به چالش کشیده شدن مبرا دارند. سخنی که به اختیار بیان شود و به اختیار در معرض دید دیگران قرار میگیرد، به آن علّت که بر دیگران اثر می‌گذارد، دیگر امری «فردی یا شخصی» تلقی نمی‌شود. نمی‌توانید توقع آزادی بیان داشته باشید در صورتی که می‌خواهید دیگران از بیان نظرشان راجب نظر شما منع شوند.

 

 

نقد حرفه‌ای و کارشناسانه

 

 

در مجموع امّا، نظر شخصی با نقد تفاوت دارد. زمانی که بحث نقد به میان می آید، لازم است چارچوب خاصی رعایت شود که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به تخصص اشاره کرد. یعنی الزاماً منتقد در زمینه‌ای که می‌خواهد نقد کند باید دارای تخصص، علم، دانش و تجربه کافی باشد تا نقد وی صلاحیت همراهی صفت «حرفه‌ای و کارشناسانه» را داشته باشد.

 

 

برای مثال، یک نفر در صورتی که دارای دانش کافی در رابطه با علم اقتصاد نیست، نمیتواند در مورد یک مسئله اقتصادی نقدی حرفه‌ای و منصفانه داشته باشد. وی تنها می‌تواند نظر شخصی خود را در مورد آن مسئله بیان کند که البته این نظر شخصی مبرا از نقد نیست و دیگران می‌توانند آن را رد و یا تایید کنند امّا نمیتواند از آن به عنوان «نقد حرفه‌ای» یاد کند. همچنین باید توجه داشت که منظور از دانش کافی صرفا دانشی که از طریق تحصیلات دانشگاهی و محیط‌های آکادمیک به دست می‌آید، نیست و این دانش می‌تواند از طرق مختلف کسب شود و درواقع نوعی «آگاهی از مسئله» است.

 

 

نگاه ذوقی و تعصّب

 

 

نگاه ذوقی درواقع نوعی زیباشناسی و توجّه به برقراری رابطه حسی مخاطب، در هنگام مواجه با اثر است. احساس ایجاد شده می‌تواند ریشه‌های مختلفی داشته باشد. علّت برقراری رابطه حسی در ارتباط با جایگاه اجتماعی فرد، فرهنگ غالب، تاثیر اکثریت، همرنگ جماعت شدن، نوستالژی، همذات‌پنداری و تک به تک تجربه‌های فرد در طول زندگی و دیگر مسائل مربوط به روانشناسی و... است. این موضوع بیشتر حول محور مخاطب میچرخد و «کیستی مخاطب» در بروز آن بسیار اثرگذار است.  

 

 

فردی پنجاه ساله و با شیوه فکری معمولی از جامعه سنتی را در نظر بگیرید. او تمام طول عمر خود را با موسیقی سنتی و محلی شهر محل سکونتش سپری کرده است. حال او را در برابر موسیقی نو ظهور رپ قرار بدهید. آیا این فرد می‌تواند با این سبک موسیقی رابطه حسی برقرار کند؟ یحتمل خیر!

 

 

امّا مشکل کجاست؟ ایراد از موسیقی رپ است یا فرد مذکور؟ مسلماً هیچکدام. درواقع مشکلی وجود ندارد و امر به‌وقوع پیوسته کاملاً طبیعی است. برقراری رابطه حسی فراتر از اثر، صاحب اثر و مخاطب اثر است و ابعاد مختلف انسان و جامعه انسانی را شامل می‌شود. بحث رابطه حسی و نمود احساس در مخاطب و در مجموع زیباشناسی اثر، بحثی گسترده و البته ریشه‌داری است که قرن‌ها ذهن اندیشمندان را درگیر خود کرده است. با توجه به ماهیت نگاه ذوقی و مثال مطرح شده، می‌توان نتیجه گرفت که نگاه ذوقی قابل پرورش است لذا مخاطب با باز نگه داشتن ذهن و رهایی روان خویش و تجربه کردن چیزهای نو می‌تواند نگاه ذوقی خود را گسترده و قابل اعتمادتر کند.

 

 

به بحث اصلی باز می‌گردیم. در کنار تخصص و دانش کافی، لازم است نگاه ذوقی را در حد اعتدال دخالت بدهیم. مسلماً خواسته یا ناخواسته نگاه ذوقی در بیان نظر ما تاثیر خواهد گذاشت و نبود آن ناممکن و بی‌معنا است امّا اینکه نقد به طور کامل تحت تاثیر قرار گرفته و محور اصلی آن نگاه ذوقی یا سلیقه شخصی فرد شود، به هیچ‌ وجه قابل قبول نیست. متاسفانه اکثر نظراتی که از طرف شنونده‌های موسیقی فارسی به عنوان نقد بیان می‌شوند ولواینکه از نظر فنّی و تخصصی دارای صلاحیت کافی نیست، اساس و محور اصلی آن‌ها نیز «نگاه ذوقیِ» سطحی است که یکی از دلایل کندی سرعت رشد و ترقی موسیقی فارسی نیز همین مسئله است. همچنین بها دادن بیش از حد به سلیقه در بیان نقدها سبب جهت‌گیری به سمت «تک‌محوری» شدن و کم‌رنگ شدن نقش محتوای فنّی در موسیقی رپ می‌شود.

 

 

فارغ از مسئله نگاه ذوقی، تعصب نیز بشدت در نقدهای سطحی دیده می‌شود. در رابطه با تعصب، به هیچ وجه دخالت دادن تعصب در یک نقد منصفانه قابل پذیرش نیست. تعصب تنها به معنای علاقه شدید به یک شخص نیست و این علاقه ی شدید که موجب جهت گیری افکار و فیلترینگ دیدگاه انسان‌ها است، میتواند به هر شخص، مکتب فکری، سبک موسیقی، فضای خاص ،بیان خاص، خط فکری خاص و... را در بر بگیرد. برای مثال شنونده‌ای به آثار رپ دهه هشتاد آمریکا شدیداً علاقه‌مند است، اگر این علاقه موجب آن شود که در نقد آهنگ‌های رپ دهه هشتاد احساسی و با دید کاملاً مثبت به نقد و بررسی بپردازد و در مقابل اگر آهنگ‌های متعلق به بازه‌های زمانی دیگر را با دیدی منفی مورد نقد قرار دهد، نشانی از تعصب است که موجب جهت‌دهی و انحراف در نقد می‌شود. در مثالی دیگر شنونده‌ای که علاقمند به ژانر گنگستا رپ و آهنگ‌هایی با فضای خشن و سیاه‌گونه است، اگر آهنگی با فضای شاد را با دیده منفی نسبت به آن ژانر نقد کند، قابل پذیرش نیست.عدّه‌ای دیگر نیز با علم کردن پرچم «رپ واقعی» عرصه را برای آثار تجاری تنگ کرده‌اند و به دنبال تک‌محوری کردن موسیقی رپ هستند که خود نشانی از تعصب افراطی این افراد دارد. زاویه دیدِ گسترده، باز و به دور از تعصب و همچنین عدم تاثیرپذیری از عوامل حاشیه‌ای، نیاز اساسی یک منتقد حرفه‌ای و نقد خوب است.

 

 

 

دیگر ویژگی‌های یک نقد حرفه‌ای

 

 

a.    نقد باید دارای استدلال و دلایل منطقی باشد

 

 

b.    مستقیم، قابل فهم و واضح بیان شود و از پیچیدگی و بیانِ گُنگ و مبهم دور باشد

 

 

c.     انتخاب ادبیات مناسب با بحث و اندازه مناسب متن

 

 

d.    عاری از توهین، تخریب و هرگونه برخورد احساسی

 

 

e.    پرهیز از دخالت دادن افراطی احساسات و علایق شخصی

 

 

f.      در صورت امکان، راه حل و پیشنهاد برای اصلاح نکات منفی ارائه شود

 

 

g.    عدم تاثیر پذیری از نظرات دیگران و حواشی موجود

 

 

h.    خود نقد نباید به گونه‌ای بیان شود که مبرا از نقد پنداشته شود

 

 

i.      ملاک، وضعیت موجودِ اثر باشد و کارنامه کاری صاحب اثر لحاظ نشود

 

 

j.      نهراسیدن از شهرت و نام صاحب اثر

 

 

k.     توجّه ویژه به نوآوری، خلاقیت و ایده‌پردازی و البته حدود و نحوه پیاده‌سازی آن‌ها

 

 

l.      توجّه ویژه به رعایت «اصل تناسب» در تمام لایه‌های اثر

 

 

m.   انتخاب اثر مناسب برای نقد – اثر انتخابی باید ارزش نقد کردن داشته باشد

 

 

 

روش صحیح نقد در موسیقی رپ

 

 

آثار تولیدی موسیقی رپ را می‌توان از چهار جهت مورد ارزیابی قرار داد. چارچوب انتزاعی مذکور (شکل الف) به شرح زیر است:

 

 

01- اجرا

 

 

این بخش، بر توانایی اجرای رپکن استوار است. منتقد باید در مجموع تسلط اجرا و توانایی انتقال حس رپکن را مورد توجّه قرار بدهد. انتقال حس باید متناسب با ژانر و سبک کار انجام بپذیرد. یکی از فاکتورهای ارزشمند رپ یعنی «کوبندگی»، متاسفانه در میان رپ‌خوان‌های ایرانی رایج نیست. تاکیدها و کوبش‌های مناسب در حفظ ریتم و انتقال حس بسیار بااهمیت است. تنظیم نفس و کنترل صدا بر اجرای گوش‌نواز و عمیق رپکن بسیار تاثیرگذار است.

 

 

 

02- محتوا

 

 

بسیاری از آثار عرضه شده در رپ فارسی از بیماری «تکرارزدکی محتوا» رنج می‌برند. متن آثار عموماً بدون موضوع و بدون ارتباط معنایی بین ابیات نوشته می‌شود. به‌طوری که حتی گاهی بین لغات یک خط هم، نمی‌توانید ارتباط معنایی پیدا کنید. هرچند بکارگیری ترفندهای ادبی در متن اثر الزامی نیست امّا می‌تواند در زیبایی متن موثر واقع شود. منتقد باید دایره لغات رپکن را نیز مدنظر قرار دهد. آن‌چه این‌روزهای رپ فارسی به آن نیاز دارد، نوآوری و خلاقیت در بخش محتوا است.

 

 

 

03- آهنگسازی – میکس و مستر

 

 

نقد آهنگسازی یک اثر و مهندسی صدا، خود به تنهایی نیازمند ارائه چارچوبی اختصاصی است امّا در مجموع، منتقد با بهره‌گیری از دانش حداقلی و نگاه ذوقی می‌تواند ارزیابی لازم را بدست آورد. منتقد با بررسی صداهای بکارگرفته شده، نحوه ترکیب آن‌ها و در نهایت فضاسازی کلی، باید خروجی نهایی را ارزیابی کند. افکت‌گذاری اصولی و شفافیت صدای خواننده نیز باید در حد مطلوب باشد.

 

 

 

04- ساختار فنّی (عناصر چهارگانه)

 

 

برای نقد ساختار فنی یک آهنگ رپ، آشنایی با مباحث فنّی الزامی است و تنها یک رپکن یا شنونده حرفه‌ای می‌تواند در این زمینه نقدی غنی و کارشناسانه ارائه کند. منتقد باید با نگاهی موشکافانه و با عنایت به «اصل تناسب»، به نقد عناصر چهارگانه ساختار فنّی (فلو، دلیوری، رایم و تکنیکـ) که پیش‌تر به آن‌ها پرداخته شده است، بپردازد.

 

 

 

روش نقد در موسیقی رپxنقد آهنگ‌های رپxنحوه نقد کردنxاصول نقد در موسیقی رپxآموزش نقد حرفه‌ای و کارشناسانه در رپxشیوه ارزیابی آهنگ‌های رپxنقد رپxروش نقد و بررسی آهنگ‌های رپxنقد حرفه‌ای و کارشناسانه در موسیقی رپxنقد آثار موسیقی هیپ هاپ

 

اصل تناسب

 

 

فلو پیوسته بهتر است یا پرمکث؟ کدام نوع دلیوری بهتر است؟ رایم‌های پایانی و چندسیلابی بهتر است یا رایم‌های متعدد درونی؟ متن با آرایه‌های ادبی بهتر است یا بدون آرایه‌های ادبی؟ ساده‌گویی بهتر است یا بیان شعرگونه؟ رپ با تکنیک یا بدون تکنیک؟ و دیگر سوال‌های مشابه‌ای که پرسش‌گر در جستجوی نوع بهتر است.

 

 

«اصل تناسب»، منطقی و عقلانی‌ترین پاسخ ممکن برای پرسش‌های مطرح شده است. اصل تناسب به آن معنا است که رایم، فلو، دلیوری و دیگر عناصر بکار رفته در یک اثر باید بایکدیگر در تناسب باشند.

 

 

مسلماً بکارگیری فلو پیوسته و دلیوری خشن در یک اثر احساسی و آرام منطقی نیست و انتخاب آن‌ها (فلو و دلیوری) باید با توجّه به فضا و موضوع اثر انجام بگیرد. بسیاری از افراد، رایم‌های پایانی و چندسیلابی را نوع برتر و نوگرایانه می‌دانند و عدّه‌ای دیگر رایم‌های داخلی را نوع برتر می‌دانند امّا انتخاب نوع مناسب باید با توجّه به محتوای اثر و فلویی که رپکن می‌خواهد ایجاد کند، صورت بپذیرد. آرایه‌های ادبی نباید باعث شوند مفهوم کلی محتوا تحت تاثیر قرار بگیرد. جنس صدا و سبک کاری باید با یکدیگر در تناسب باشند. عناصر و اجزای دیگر نیز به همین صورت باید با در نظرگیری ساختار کلی و دیگر اجزا، انتخاب و به کار گرفته شوند.

 

 

ساختمانی را متصور شوید که دارای ظاهری زیبا و مجلل است امّا مصالح بکار رفته در آن از کیفیت مطلوبی برخوردار نیستند. مسلماً برای مدت کوتاهی این ساختمان مشتریانی خواهد داشت امّا به مرور زمان و با یک لرزش کوچک تمام ساختمان از بین خواهد رفت. در مقابل ساختمانی را متصور شوید که از لحاظ مصالح و محتوا، غنی و مقاوم باشد امّا دارای ظاهری نامطلوب است. چنین ساختمانی بدون مشتری درنهایت بعد از چندی به یک خرابه‌، تبدیل خواهد شد. آن‌چه قطعی است، ساختمانی که هم دارای ظاهری زیبا و هم کیفیت ساخت مطلوب باشد، ماندگاری و مشتریان بیشتری خواهد داشت. در نتیجه نباید با توجه افراطی به محتوا، در حق فرم اثر اجحاف شود و همچنین عکس این قضیه نیز برقرار است لذا «اصل تناسب» باید در تمامی لایه‌های اثر لحاظ شود.

 

 

آیا همه نظرات باید دارای محتوای فنی و تخصصی باشند؟

 

 

 خیر. نقد «کارشناسانه و حرفه ای» بستری مناسب و تخصصی می‌طلبد (متاسفانه تا به امروز برای موسیقی رپ فراهم نشده است) و مسیر آن از «نظرات نشات گرفته از نگاه ذوقی» جدا است. همان‌گونه که وجود نقدهای غنی و کارشناسانه لازم است، وجود نظرات معمولی و ذوقی مخاطبان نیز نیاز است. میزان اثرگذاری یک اثر در میان مخاطبان، موضوعی است که تنها از طریق یک جامعه آماری گسترده با سطح آگاهی‌های فنّیِ متفاوت، قابل بررسی است. درواقع میزان اثرگذاری و اقبال عمومی باید به عنوان یک ویژگی شناخته شود. اثر علیرغم ساختار غنی باید درنهایت با اقبال عمومی مواجه شود و اگر کسی نتواند با اثر ارتباط برقرار کند، ارائه آن بی‌معنی خواهد بود. عموماً آثار غنی رپ فارسی با اقبال عمومی مطلوب مواجه نمی‌شوند و علّت این امر، ضعیف بودن این آثار نیست بلکه سطحی بودن نگاه ذوقی اکثریت مخاطبان است که شناخت مناسبی از این سبک موسیقی ندارند. با اینحال جایگاه «حس و ذوق» در یک اثر، بسیار با اهمّیت است.

 

 

سخن پایانی

 

 

در نوشتار حاضر سعی شده است با بیانی ساده و قابل فهم، شیوه مناسب نقد کردن یک اثر موسیقی رپ تشریح شود. امید نگارنده بر آن است که مخاطبان موسیقی رپ، زین پس با نگاهی انتقادی به آثار رپ نگریسته و از نقد آثار، هراسی نداشته باشند. توجّه به «اصل تناسب» می‌تواند گره گشای بسیاری از اختلافات رایج باشد. همچنین نوشتارهای پیشین منابع مفیدی برای افزایش آگاهی در زمینه‌های مورد بحث است و تخصص موردنیاز برای نگاه انتقادی را فراهم می‌کند. در رابطه با نوآوری و خلاقیت نیز سخن بسیار است. نوآوری و خلاقیت نباید به‌گونه‌ای باشد که اثر تولیدی از چارچوب معین موسیقی رپ به شدّت فاصله بگیرد، همچنین در زمینه ایده پردازی نیز باید به نحوه پیاده‌سازی آن دقّت شود. بار دیگر تاکید می‌شود که ترکیب عناصر و اجزای مختلف باید مناسب و مطلوب باشد تا اثر نهایی ارزشمند و ماندگار شود.

 

 

نویسنده: علیرضا

 

 

 

تاریخ انتشار: 18 خرداد 1395

 

 

دلیوری چیست؟xفلو چیست؟xآموزش تئوری و عملی فلو در رپxآموزش دلیوریxاستایل در رپ چیست؟xدرک فلو و دلیوری در رپxنقش فلو در موسیقی رپxفلو یا جریان چیست؟xفلو رپ و دلیوری رپxجریان در رپ و استایل رپر

 

دلیوری و فلو

پیش از این در نوشتاری تحت عنوان «شین مثل شنونده» ابعاد مختلف موسیقی رپ را مورد بررسی قرار شد امّا در بخش فنّی آن متن، بیشترین تلاش بر روی بحث «رایم» متمرکز شده بود لذا در این نوشتار قصد داریم دو عنصر اساسی موسیقی رپ یعنی «دلیوری و فلو» را تشریح کنیم.

 

دلیوری (Delivery) چیست؟

دلیوری، در لغت به معنای نحوه بیان و شیوه سخنرانی است. در موسیقی رپ نیز به معنی نحوه بیان ابیات (خط‌ها)، جمله‌ها و واژه‌ها است. واژه‌ها و جمله‌ها را می‌توان به روش‌های مختلفی بیان کرد. برای مثال جمله «دنیای زیبایی است» را می‌توانید به شیوه‌های مختلفی بیان کنید. می‌توانید آن را با لحنی خشک و یا طعنه آمیز بیان کنید، آن را فریاد بزنید و با به آرامی بیان کنید. می‌توانید با لهجه های مختلف آن را بیان کنید و دیگر شیوه‌های مختلف که می‌شناسید امّا بیانی که با معنای جمله ارتباط بیشتری داشته باشد، جذاب‌تر و مناسب‌تر خواهد بود. نحوه بیان یک رپر نیز به همین صورت است و هر شخص می‌تواند دلیوری خاص خود را داشته باشد. عوامل مختلفی بر خروجی دلیوری شخص تاثیر می‌گذارد. جنس صدا، گام صدا، لهجه، حس غالب، ملودی و لحن گفتار از اساسی‌ترین عوامل تاثیرگذار بر دلیوری است. آن‌چنان که می‌دانیم، لیریکس مجموعه‌ای از واژهها و جمله‌های گوناگون است که طبق اصولی خاص سازماندهی شده است. در حین اجرای لیریکس برخی لغات بنابر دلایلی با قدرت بیشتری تاکید و کوبیده می‌شود و طبیعتاً توجه شنونده به این لغات بیشتر جلب خواهد شد لذا تاثیر دلیوری در میان این لغات که عموماً رایم‌های پایانی و واژه‌های تاکیدی را شامل می‌شود، بیش از پیش قابل اهمّیت و ملموس است.

 

 

وظیفه و کار اصلی دلیوری، انتقال حس است. انتقال احساس (خشم، نفرت، شادی، عشق، طنز، غم، ادعا، طعنه و...) نهفته در ورای مفهوم واژه‌ها و جمله‌ها، باید متناسب با فضای بیت و محتوای آهنگ باشد. هر چه نحوه بیان لیریکس با معنای آن تناسب بیشتری داشته باشد، مسلماً انتقال حس بهتر صورت می‌پذیرد. در مجموع، دلیوری نحوه بیان رپر را شامل می‌شود که تاثیر بسزایی بر جذب شنونده به اثر تولیدی دارد. در پایان برای درک بهتر، مثال‌هایی در باب انواع دلیوری از میان خواننده‌های معروف جهان ذکر خواهد شد.

 

 

امنم: دلیوری گام بالا و خشمگین (توام فریاد و تغییرات فراوان)

 

 

اسنوپ داگ: دلیوری گام پایین و کم جان

 

 

داکتر دره: دلیوری قدرتمند و کوبنده

 

 

کندریک لامار: دلیوری خش دار، خاص و نو

 

 

گیم: دلیوری خش دار و بم

 

 

فیفتی سنت: دلیوری قدرتمند، کوبنده و سرحال

 

 

نیت داگ: دلیوری ملودی‌محور

 

 

 

فلو (Flow) چیست؟

 

 

*جهت درک بهتر مفهوم «فلو»، در این بخش مثال‌هایی از آثار رپ فارسی انتخاب گردیده است. قابل ذکر است که ذکر یا عدم‌ذکر نام‌ها، دلیلی بر تایید یا عدم تایید افراد نخواهد بود.

 

 

پیش از پرداختن به مفهوم فلو، لازم است دو عنصر پایه و بااهمّیت ساختمان فلو (ریتم و رایم) را به اختصار مورد بررسی قرار بدهیم. (بررسی اجمالی در نوشتار «شین مثل شونده» انجام گرفته است.)

 

 

ریتم: به نقل از کتاب تحلیل ردیف موسیقی ایران، «ریتم عبارت از گردش و دور زمان‌ها و کشش‌های نت‌ها یا نغمه‌های موسیقی است که باهم متناسب بوده و با نظم و ترتیب معین از نظر کمیت و کیفیت، جریان می‌یابند». به بیان ساده‌تر، در موسیقی به تکرار مستمر یک فرآیند پایدار در زمان مشخص «ریتم» گفته می‌شود. برای درک بهتر، یک آهنگ را به دلخواه انتخاب کنید و با دقّت به بیت  (beat – instrumental) آن گوش فرا بدهید. اگر با دقّت به آن توجّه کنید، عموماً صداهایی (در بحث ما مولفه مدنظر، صداهای ضربه مانندی است که درواقع ضربآهنگ بیت را تشکیل می‌دهد) در بیت به صورت پیوسته و قابل لمس تکرار می‌شود که درواقع ریتم یا همان روح حرکت آن موسیقی را تشکیل می‌دهد. عموماً روح ریتم در بیت آهنگ رپ را ضرب‌آهنگ بیت و روح ریتم در اجرای خواننده را تاکیدهای گفتاری او سامان می‌بخشد. آن‌چنان که می‌دانیم، هر کلمه می‌تواند شامل یک تا چند سیلاب باشد. به آن سیلابی که در گفتار بر آن تاکید می‌شود، سیلاب تاکیدی و خود آن لغت را لغت تاکیدی می‌نامیم. معمولا تاکیدی بودن سیلاب‌ها با نوع بیان، لهجه و نحوه گفتار فرد ارتباط دارد و می‌تواند برای هر شخص متفاوت باشد. در نهایت، این سیلاب‌های تاکیدی‌ است که سبب ایجاد و حفظ ریتم اجرای خواننده می‌شود.

 

 

رایم: سیلاب‌های هم وزن و تکرار شونده‌ای که طبق قواعد خاصی طراحی و در بدنه لیریکس پیاده سازی می‌شود. رایم‌ها را از دو منظر «وزن و چیدمان» می‌توان بررسی کرد.

 

 

وزن رایم:

 

 

رایم‌ها به لحاظ وزنی به سه دسته (تک، جفت و چند سیلابی) تقسیم می‌شود. در ادامه مثال‌هایی از انواع وزنی رایم‌ها را می‌توانید مشاهده کنید.

 

 

تک سیلابی: رویایی پر از ترس / وابسته به لحظه‌های دم (ترس tars)) – دم (Dam))

 

 

جفت سیلابی: هیچ‌کدوممونم نیستیم بیکار - در حال ساخت و ساز ایران (بیکار (Bi+Kur) – ایران (E-run))

 

 

چند سیلابی: اینجا ایران ی گربه هفت هزار ساله – که زنده است تا وقتی که نفت خام داره

 

 

هفت هزار ساله (Haft-He-zur-Su-le) - نفت خام داره (Naf-te-khum-du-re)

 

 

چیدمان رایم:

 

 

مکان رایم‌های موجود در لیریکس که درواقع چیدمان و نحوه قرارگیری رایم‌ها در هر خط را مشخص می‌کند، به طور کلی به دو بخش زیر قابل تقسیم است.

 

 

رایم‌های پایانی: هیچکدوممونم نیستیم بیکار - در حال ساخت و ساز ایران

 

 

دو واژه ی «ایران و بیکار» به عنوان رایم‌های موجود در خط بالا، به لحاظ مکانی در پایان خط قرار گرفته است.

 

 

رایم‌های درونی: آ اندازه حرفام کاغذ نیست - باختم تویه باور کارم نیست

 

 

علاوه بر رایم‌های پایانی موجود در خط بالا، دو واژه «باختم و باور» نیز هم‌وزن و به لحاظ مکانی، رایم درونی محسوب می‌شود.

 

 

توجّه داشته باشید که رایم‌ها در مجموع کلمات، حروف و حتی صداهای هم‌وزن را شامل میشود. همچین به لحاظ مکانی و پیاده‌سازی، دارای محدودیت مکانی نیست.

 

 

مفهوم فلو (Flow)

 

 

حال آن‌که با دو عنصر «ریتم و رایم» آشنا شدیم، به بسط موضوع اصلی یعنی فلو می‌پردازیم. برای درک صحیح از نحوه کار فلو، دو موج موازی را در نظر بگیرید که در امتداد یکدیگر در حرکت‌اند. موج اوّل، شامل «چیدمانِ رایم‌هایِ درونِ لیریکس» و موج دوّم، شامل «سیلاب‌ها و رایم‌هایِ تاکیدیِ هماهنگ با ضربآهنگِ بیت» است. ترکیب نوسانات این دو موج باهم سبب ایجاد الگویی موسیقیایی می‌شود که در نهایت با ضرب‌آهنگ بیت آمیزش موسیقیایی پیدا کرده و فلو را تشکیل می‌دهد. در نتیجه، هر چه میان آن‌ها هماهنگی وزنی و مکانی بیشتری برقرار باشد، فلوی ایجاد شده شناورتر خواهد بود. شکل «الف» دو خط ابتدایی آهنگ « فانوس» از رضا پیشرو* را از همین جهت بررسی کرده است. قابل ذکر است که فلو دارای انواع مختلفی است، می‌تواند به صورت آهسته یا سریع، پیوسته و یا پر مکث اجرا شود. نحوه نوشتن لیریکس یا به تعبیر بهتر، نحوه طراحی و چیدمان رایم‌های موجود در لیریکس، تاثیر فراوانی در فلوی خروجی دارد.

 

دلیوری چیست؟xفلو چیست؟xآموزش تئوری و عملی فلو در رپxآموزش دلیوریxاستایل در رپ چیست؟xدرک فلو و دلیوری در رپxنقش فلو در موسیقی رپxفلو یا جریان چیست؟xفلو رپ و دلیوری رپxجریان در رپ و استایل رپر

 

 

 

شکل «الف» - نمودار فرضی فلو

 

 

 

همچنین برای درک بهتر این موضوع، می‌توان بیت آهنگ را به دریایی مواج تشیبه و اجرای خواننده را به کشتی شناور بر آن تشبیه کرد. منطقاً این کشتی باید به‌گونه طراحی و هدایت شود که بر روی آب شناور بماند. در نهایت هماهنگی میان حرکت کشتی و امواج دریا، سبب شناور ماندن کشتی می‌شود که درواقع همان فلوی مورد بحث است.

 

 

 

 

 

دلیوری چیست؟xفلو چیست؟xآموزش تئوری و عملی فلو در رپxآموزش دلیوریxاستایل در رپ چیست؟xدرک فلو و دلیوری در رپxنقش فلو در موسیقی رپxفلو یا جریان چیست؟xفلو رپ و دلیوری رپxجریان در رپ و استایل رپر

 

 

فلوی ساده صرفاً شامل پیاده‌سازی سیلاب‌های تاکیدی بر روی چهار ضرب اصلی است و نهایتاً سیلاب‌های پایانی هم‌وزن را شامل می‌شود. اگر در این پیاده‌سازی سیلاب‌های تاکیدی هم‌وزن، بر روی ضرب‌آهنگ بیت سوار شود، فلوی خروجی شناورتر و خوش‌وزن‌تر خواهد بود امّا اگر علاوه بر هماهنگی رایم تاکیدی با ضرب‌آهنگ بیت، رایم‌های دیگری با وزن‌های مختلف نیز آن‌ها را همراهی کنند، فلوی خروجی پیچیده‌تر و مسلماً خاص‌تر خواهد بود. آهنگ «Lose Yourself» از امنم نمونه‌ای عالی از فلوی پیچیده، پیوسته و خوش وزن است.

نویسنده کتاب «How To Rap» نیز شیوه جالبی برای نمایش نحوه کار فلو ابداع کرده است. نویسنده کتاب معتقد است که هر خط رپ (خط – Bar) دارای چهار ضرب اصلی است و با قرار دادن سیلاب‌های تاکیدی بر روی این چهار ضرب اصلی، فلو ایجاد می‌شود. در جهت اثبات این موضوع دیاگرامی طراحی کرده و ابیات را بر روی آن پیاده می‌کند و نحوه کار فلو را نشان می‌دهد. در شکل «ب» نمونه‌ای از این روش نمایش فلو را مشاهده خواهید کرد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به کتاب مذکور مراجعه کنید.

 

 

دلیوری چیست؟xفلو چیست؟xآموزش تئوری و عملی فلو در رپxآموزش دلیوریxاستایل در رپ چیست؟xدرک فلو و دلیوری در رپxنقش فلو در موسیقی رپxفلو یا جریان چیست؟xکتاب رپxجریان در رپ و استایل رپر

 

 

 

 

سخن پایانی

 

 

فلو را می‌توان، الگویی موسیقیایی متشکل از نوسانات چیدمانِ رایم‌های موجود در لیریکس و سیلاب‌های تاکیدیِ سوار بر ضرب‌آهنگ بیت، تعریف کرد. از آنجایی که غالب رپرهای ایرانی، برای نوشتن لیریکس خودصرفاً با رایم‌های پایانی و چندسیلابی کار می‌کنند، فلوهای ایجاد شده معمولاً ساده و ابتدایی است. پیش از این، مثالی از کشتی و دریای مواج آوردیم، قابل ذکر است که محتوای آهنگ رپ درواقع مسافران آن کشتی شناور بر روی آب هستند. به مقصد رساندن مسافران تنها با هدایت و کنترل صحیح کشتی در جهت مناسب امکان‌پذیر است، درنتیجه اگر شما به عنوان رپر در تلاش برای به اشتراک گذاشتن و انتقال محتوای کار خود با دیگران هستید این عنصر اساسی رپ کردن را جدی بگیرید. یکی از عناصر موثر بر فلو، دلیوری است که پیش‌تر راجع به آن صحبت کردیم. دلیوری یا همان نحوه بیان ابیات درواقع روح موسیقیایی فلو است پس تسلط بر نحوه بیان و اجرا نیز، نیاز اساسی یک موسیقی خوب و حرفه‌ای است. نکته قابل اهمّیت و توجه این است که ترکیب این عناصر با یکدیگر، سبب زیبایی خروجی نهایی می‌شود. نکته دیگر این‌که لغات به تنهایی هیچ معنا و مفهومی ندارند و این ما هستیم که به آن‌ها معنا و مفهوم می‌دهیم. درگیر کردن ذهن با اسامی مختلف و معنای آن‌ها، چندان مناسب و مفید نخواهد بود، هرچند پرداختن به این مفاهیم و بررسی آن‌ها از لحاظ تئوری مفید است امّا بدون تجربه شنیداری، درک این مباحث امکان‌پذیر نخواهد بود. بنابراین پیشنهاد می‌شود علاقمندان موسیقی رپ به تجربه موسیقیایی و شنیدن آثار درجه اوّل توجه بیشتری داشته باشند. در آینده سعی خواهیم کرد در جهت تکمیل مباحث فنی موسیقی رپ، تکنیک و انواع آن را مورد بررسی قرار بدهیم. سخن آخر این‌که، اگرچه در این نوشتار سعی بر آن بوده است که به بهترین شیوه ممکن مفاهیم مورد بحث، بررسی و تشریح شوند ولیکن اگر کاستی و کژفهمی ای بر مطالب وارد است امید ما بر کوشش اهالی مسلط به فن، در جهت اصلاح و تببین مفاهیم مورد بحث است.

 

نویسنده: علیرضا

 

تاریخ انتشار: 24 دی 1394 

تندخوانی در موسیقی رپxرپ‌خوانی سریع در رپxرکورد سریع‌ترین آهنگ ایران و جهانxرکورد فست رپxسریع‌ترین آهنگ رپ ایران و جهانxفست‌ترین رپ جهانxمعیارهای بررسی یک آهنگ فستxنقد تندخوانی در رپxنقد قست رپxنقد و بررسی آثار رپ

 

رپ تندخوانی یا فست ‌رپ

 

 

از بدو ورود موسیقی رپ به ایران، فست_‌رپ )تندخوانی( نیز به عنوان زیرشاخه‌ای از این سبک به موسیقی رپ کشور تزریق و مورد توجه بسیاری از خواننده‌ها و شنونده‌ها قرار گرفت. شدت نفوذ رپ تند‌خوانی به گونه‌ای بود که از همان ابتدا بسیاری از مردم عادی بر این باور غلط استوار بودند که رپ یعنی «فقط، فست (تندخوانی)» و متقابلاً هر چه سرعت یک موزیک رپ بالاتر باشد، نشان از قدرت آن اثر و خواننده آن خواهد بود. به این ترتیب کم و بیش تلاش‌هایی برای ارائه آثارهایی در این زمینه صورت گرفت که البته موضوع مورد بحث ما نیست. امّا اخیراً بعد از ریلیز تک آهنگ Rap God از امِنِم و 15 ثانیه جنجالی وی، و همچنین آشنایی شنونده‌های ایرانی با تِک ناین (رپر آمریکایی، از پیشتازانِ Chopper رپ) بعد از پخش خبر همکاری‌اش با یاس و ریلیز آهنگ و موزیک ویدیو آن همکاری، این سبک از موسیقی رپ بار دیگر در ایران مورد توجه همگان قرار گرفت. البته با توجه به عدم آشناییِ قبلی عدّه زیادی از شنونده‌ها و خواننده‌ها با این سبک، شُبهاتی مطرح گردیده است که نیاز به رفع آن دیده و متن ذیل را که در آن، نخست به شُبهِ «رکورد تعداد کلمه» رسیدگی شده و سپس به اختصار فاکتورهای یک موزیک فست حرفه‌ای را بررسی گردیده را تهیه کرده‌ام.

 

 

رکورد تعداد کلمه

 

 

ماجرا رکوردهای بیشترین تعداد کلمه از زمانی همه گیر شد که اخبار متعددی مبنی بر رکوردزنیِ امنم در آهنگ رپ گاد، منتشر گردید. این رکوردزنی شامل دو بخش زیر است:

 

 

1560 کلمه در 6 دقیقه و 4 ثانیه – میانگین 4.9 کلمه در ثانیه

 

 

97 کلمه در 15 ثانیه – میانگین 6.5 کلمه در ثانیه (روایت دیگر: 110 کلمه در 16.45 ثانیه)

 

 

منبع: http://www.guinnessworldrecords.com/world-records/112754-most-words-in-a-hit-single

 

 

در رابطه با بخش اول به نظر می‌رسد، ثبت رکورد مشروع است امّا در رابطه با بخش دوم، رکورد بیشترین تعداد کلمه در 16 ثانیه، تعداد مذکور نیست. جهت اطلاعات بیشتر به تصویر زیر توجّه کنید.

رکورد سریع‌ترین آهنگ رپ ایران و جهانx رکورد فست رپx سریع‌ترین آهنگ رپ ایرانx فست‌ترین رپ جهانx معیارهای بررسی یک آهنگ فستx آموزش فست رپx آموزش رپ فستx آموزش فست خوندن x نقد تندخوانی در رپx نقد قست رپ x رکورد رپ کردن سریعx رکورد فست‌ترین آهنگ رپ x رکورد فست امنمx رکورد فست رپ گادx نقد آهنگ رپ گادx رکورد فست امینم

 

 

 

 

 

فارغ از صدق و صحت رکورد امنم، شایان ذکر است که تعداد کلمه نمی‌تواند مبناء دقیقی برای سنجش سرعت باشد زیرا می‌توان دو متن را با سرعت ثابت و تعداد کلمات متفاوت به اجرا درآورد. یعنی می‌توان دو خط رپ را به گونه‌ای نوشت که خط اوّل، دارای 8 لغتِ دو سیلابی و خط دوّم، دارای 4 لغت 4 سیلابی باشد و با سرعتی یکسان آن دو را اجرا کرد لذا مبنا قرار دادن تعداد سیلاب‌ها منطقی‌تر است . به طور کلی محدوده سرعت و تعداد کلمه نیز مشخص است. در بهترین حالت می‌توان، میانگین 8 کلمه را برای 15 ثانیه بدست آورد، البته به لحاظ تئوری عدد میانگین می‌تواند به 9 نیز برسد امّا عملاً بین 6 تا  7.5 کلمه ، میانگین استاندارد برای یک آهنگ فست است. یعنی رکورد اصلی امنم با 1560 کلمه را می‌توان تا حدود 2500 کلمه (با میانگین 7 کلمه) و رکورد فرعی او را تا حدود 125 کلمه افزایش داد.

 

 

نکته دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که اقدام به رکوردشکنی توسط رپرهای ایرانی به علت تفاوت زبانی؛ کاری عبث و بیهوده است زیرا مقایسه چنین رکوردهایی بسیار مشکل است. اِمِنِم با توجه به دایره لغات زبان خودشان اقدام به رکوردشکنی کرده و رپرهای ایرانی نیز با توجه به دایره لغات زبان خودشان اقدام می‌کنند. مقایسه این دو و برتر قرار دادن یکی بر دیگری کار چندان عقلانی نیست.

 

 

وجود چنین رقابتی در میان رپرهای ایرانی ولواینکه می‌تواند محاسنی داشته باشد، در مجموع کفه ترازو را به سمت معایب این پدیده سوق می‌دهد. تمرکز بر روی این رقابت موجب نگرش تک بُعدی شده و فاکتورهای مهم و اساسی دیگر «رپ کردن»، تحت شعاع قرار می‌گیرد. از آنجایی که برای دستیابی به این‌گونه رکوردها نیاز است از لغات تک و جفت سیلابی استفاده شود و همچنین تمرکز مطلق بر سرعت کار، موجبِ کاهش کیفیت خروجی نهایی (چه از لحظا محتوایی و چه از لحاظ فنی) می‌شود. اگر وقت، تمرکز و انرژی بر روی کلیت کار متمرکز شود، مسلم است که نتایج مفیدتری برای موسیقی رپ حاصل خواهد شد.

 

 

فاکتورهای یک آهنگ فست حرفه‌ای

 

 

برخی از فاکتورهای مهم یک آهنگ فست حرفه‌ای را که درواقع همان فاکتورهای بنیادی موسیقی رپ است، به شرح زیر قابل تببین است:

 

 

حفظ ریتم و فلو: یکی از اصلی‌ترین فاکتورهایی که باید در اجرای آهنگ فست رعایت شود، تسلط در حفظ ریتم، فلو و تنظیم تنفس است. توانایی رپر در حفظ ریتم و فلو، و البته در مقاطعی تغییر ریتم و همچنین شکستن آن به عنوان تکنیک، موجب زیبایی هر چه بیشتر اثر می‌شود. در مقابل خارج شدن بی‌مهابا و بی‌جهت از ریتم، کیفیت اثر را به مخاطره می‌اندازد.

 

 

بیان واضح و کوبندگی: بدون شک بیان واضح کلمات و کوبندگی سبب رسایی کار می‌شود و توجّه به آن در تندخوانی بسیار مهم است. البته در اکثر موارد گوش شنونده‌ای که به شنیدن موزیک فست و صدای خواننده عادت ندارد، سببِ گمراهی‌اش می‌شود که عموماً بیان ناواضح خواننده را بهانه می‌کند، امّا در واقع اشکال اساسی در توانایی پردازش گوش و ذهن شنونده ناآشنا است. پس در نتیجه بیان واضح به این معنا نیست که متن اثر برای همه شنونده‌ها قابل فهم باشد زیرا چنین چیزی ممکن نیست. رپکن باید از «بیان نکردن و پیچاندن بی‌جا حروف» در اجرا بپرهیزد و تمام حروف را حتی الامکان به وضوح و کوبندگی بیان کند.

 

 

دلیوری: تناسب دلیوری رپکن که مرتبط با تن صدا، زیر و بمی، جنس و گام صدا، تسلط موسیقیایی وی در نحوه اجرا، لحن بیان و... با فضا، موضوع و محتوای آهنگ بسیار قابل اهمیت است.

 

 

رایمینگ و محتوا: متن یک اهنگ فست، چه از نظر محتوا و چه از نظر رایم‌بندی باید به اندازه یک آهنگ تمپو پایین غنی باشد. استفاده از رایم های درونی و چیدمان مناسب قافیه‌ها در موزیک فست از اهمیت بیشتری برخوردار است. هر چه رایم‌های درونی و پایانی متن اثر دارای وزن هماهنگ‌تری باشد؛ خروجی نهایی در سبک تندخوانی، شایسته‌تر قلمداد خواهد شد.

 

 

در مجموع رعایت تمام فاکتورهای بالا و دیگر فاکتورهای مطرح در موسیقی رپ، برای جمع‌آوری یک اثر فست نیز صدق می‌کند. این گزاره که آهنگ از سرعت بالایی برخوردار است، دلیلی قانع‌کننده برای عدم رعایت فاکتورهای مورد بحث نیست و ترکیب تمام فاکتورها است که سبب خلق یک اثر ماندگار می‌شود. همچنین باید گفت که سرعت بالای یک آهنگ رپ به معنای بهتر بودن آن نیست و به این نوع از آهنگ‌های رپ، باید به عنوان سبکی از موسیقی رپ نگاه کرد، نه اینکه آن را کمالِ یک قطعه رپ تصور شد. نکته پایانی و هدف اصلی نگارش متن این است که بدانیم اساسِ حرفه‌ای بودن یک اثر فست به هیچ عنوان «فقط» تعداد کلمات نیست؛ ارتباط حسی و غنای فنّیِ کلیتِ اثر، اساسِ حرفه‌ای بودن است.

 

 

نویسنده: علیرضا

 

 

تاریخ انتشار: 24 مرداد 1394

تفاوت طرفدار و طرفدارنماxنقد طرفدارنماهاxنقد شبه‌طرفدارهاxحمایت مادی از خوانندهxنقد بت‌پنداری و تعصبxنقد افراط در حاشیه‌پردازیxمقاله در مورد طرفدارهای موسیقی رپxنقد هوادارن و شنونده‌های رپxطرفدار واقعی و طرفدار غیرواقعیxمقاله در مورد طرفداری

 

طرفدار یا طرفدارنما

 

 

فرد در طول حیات خویش با تجربه‌های گوناگونی مواجه خواهد شد. تجربیاتی گسترده که از کانون خانواده تا کلیت جامعه را شامل می‌شود. ماهیت این تجربه‌ها، وابسته به نوع آن می‌تواند برای فرد خوشایند و یا ناخوشایند باشد. طبیعتاً هر چه بازخورد حاصل از این تجربه‌ها خوشایند‌ و مطلوب‌تر باشد، افراد به آن علاقه و تمایل بیشتری نشان می‌دهند و این تمایلات مثبت نسبت به این تجربه‌ها، زمینه را برای «ارزش» پنداشتن آن‌ها فراهم می‌آورد. حمایت و جانبداری، یا به عبارت دیگر طرفداری فرد از این ارزش‌ها، واکنشی متقابل نسبت به آن تمایلات مثبت است که فرد خود را موظف به انجام آن می‌داند. البته در اینجا ما قصد تبیین و بررسی ماهیت کلی «طرفداری» را نداریم و صرفاً قصدمان بررسی این مسئله در موسیقی رپ و شنونده‌های این سبک موسیقی است.

 

 

بخش عمده‌ای از مصرف‌کنندگان موسیقی در ایران را شنونده‌های رپ فارسی تشکیل می‌دهند. بنا بر جبر حاکم بر فضای جامعه، حضور و فعالیت طرفداران این سبک بیشتر در فضای مجازی نمود ظاهری پیدا کرده است لذا بررسی ما نیز رفتارهای طرفدارمابانه‌ی شنونده‌های رپ در فضای مجازی را در بر گرفته است. ابتدا باید تمایز میان طرفدار و شنونده را مورد توجّه قرار داد که عدّه‌ای فقط شنونده‌ی این سبک موسیقی هستند و علاقه‌ای به طرفداری از این سبک و خواننده‌های‌ آن ندارند. در مقابل عدّه‌ای دیگر خود را طرفدار سبک موسیقی رپ یا طرفدار خواننده‌های رپ دانسته و نسبت به علاقه‌شان احساس مسئولیت می‌کنند و این احساس مسئولیت را با اعمال و رفتارهایی تحت عنوان «طرفداری»  نمایان و ارضاء می‌نمایند. آن‌چه در اینجا محل بحث است، رفتارهای مخرب و نامعقول عدّه‌ای طرفدارنما است که خواسته و یا ناخواسته مسبب شکوفایی برخی آسیب‌های اجتماعی و ایجاد خلاء‌ای نامناسب در مسیر رشد پدیده (موسیقی رپ) یا فرد مورد علاقه‌شان (خواننده موسیقی رپ) می‌شوند.

 

 

خاستگاه بخش عمده‌ای از الگوهای رفتاری انسان، خانواده و در ابعاد بزرگتر جامعه است. در مجموع جوامع دارای ماهیتی پویا هستند و دیر یا زود دچار تغییر و تحول می‌شود لذا برخی از این الگوهای رفتاری پیش از تولد فرد و برخی دیگر همگام با رشد فرد تغییر و یا در کالبدی نو به‌وجود می‌آیند. از طریق خانواده، آشنایان، دوستان، مدرسه و دیگر محیط‌ها و روابط اجتماعی این الگوهای رفتاری به فرد تزریق و نهایتاً زیربنای شخصیت فرد را تشکیل می‌دهند. بنابراین ریشه رفتارهای مخرب طرفدارنماها تا حدود زیادی روشن است. این رفتارهای مخرب تنها شامل طرفداران موسیقی رپ نمی‌شود و رفتارهای غلط مشابه، در دیگر پدیده‌های اجتماعی نیز قابل مشاهده است. برای نمونه بعضی رفتارهای نامناسب طرفداران تیم‌های فوتبال، طرفداران برخی اشخاص سیاسی و طرفداران مکاتب فکری مختلف که در دفاع از علاقه، منش و مسلک خویش؛ اقدام به رفتارهای ناشایست و مخربی می‌کنند. این احساس مسئولیت و جانبداری فرد از علاقه خود، گاهی از مرز اعتدال بیش از پیش عبور کرده و زمینه ساز تعصب منفی فکری و رفتاری می‌شود. در این حالت فرد «صحیح مطلق» را آن چه می‌داند که خود می‌پندارد و مورد تایید و پذیرش خودش است.

 

 

مسلماً رفتار و اعمال فرد در هم‌جوشی با دیگران و جامعه، دیگر تنها مربوط به خود فرد نیست و افراد با توجّه به اقتضای جامعه انسانی و در جهت استواری آن باید محدودیت‌های کنترلی معقولی را بپذیرند. بخشی از این محدودیت‌های کنترلی را می‌توان با محوریت «عدم آسیب‌رسانی به دیگران» در نظر گرفت. یعنی افراد به جهت استواری روابط اجتماعی باید حدالامکان از آسیب فیزیکی و روانی به دیگران خودداری کنند. زمانی که فرد دچار مرض فکری «تعصب» می‌شود و یا رفتارهای نامناسبی در جهت دفاع از علاقه خود اتخاذ می‌کند، در موازات آن موجب آسیب‌رسانی به دیگران نیز می‌شود. برای مثال فرد برای دفاع از خواننده مورد علاقه خود، خواننده مورد علاقه فرد دیگری و یا خود شخص دیگر را مورد استهزا و اهانت قرار می‌دهد و موجب اعمال ناراحتی و آسیب روانی به آن شخص می‌شود. بخشی از رفتارهای غلط طرفداران، شامل همین مورد «آسیب رسانی به دیگران» است و بخش دیگر که توأم با بخش قبلی است، موجبات آسیب به خواننده مورد علاقه خود شخص (فرد طرفدارنما) را هم فراهم می‌آورد. برای مثال همان ناسزا و اهانتی که فرد در جهت دفاع از خواننده مورد علاقه خود (خواننده الف) نثار دیگری می کند، زمینه فکری فرد دیگر (فردی که مورد اهانت قرار گرفته است) را نسبت به «خواننده الف» خراب می‌کند. در مثالی دیگر فرد طرفدار از خواننده در زمان اوج به شدت حمایت می‌کند امّا در زمان افت خواننده، نه تنها حمایت خود را از وی دریغ می‌کند بلکه به یکی از مخالفان تخریب‌چی وی نیز تبدیل می‌شود و اقدام به تخریب خواننده مورد علاقه سابق خود می‌کند. در جهت اثبات این امر، ذکر مثالی از پدیده «اسلام هراسی» مفید خواهد بود. آن‌چنان که بررسی‌ها نشان داده است، بسیاری از افراد بدون تحقیق و منطق غنی، از دین اسلام ترس و واهمه دارند که علّت آن اقدامات برخی طرفداران و حامیان این دین است که با محوریت شرارت و کشتار، این تصویر را برای افراد ناآشنا به‌وجود آورده‌اند. بنابراین تاثیر رفتار طرفداران یک پدیده می‌تواند در نگرش دیگران نسبت به آن پدیده تاثیر بسزایی داشته باشد. یعنی رفتار نامناسب طرفدار یک خواننده موجب می‌شود دیگران نسبت به آن خواننده نیز حساسیت نشان داده و این به ضرر خواننده مورد نظر است.

 

 

در مجموع، چنین رفتارهای نامناسبی به این علت مورد قبول نیستند که علاوه بر نقض قراردادهای اجتماعی و غیراخلاقی بودن آن‌ها، سبب آسیب‌رسانی به خواننده مورد علاقه خودِ طرفدار نیز می‌شود. مسلماً طرفدار واقعی خواستار آسیب به خواننده مورد علاقه‌اش نیست پس با شناسایی رفتارهای مخرّب و غلط باید از بروز آن‌ها جلوگیری کند و مسیر رفتاری خویش را با اقدامات صحیح و مثبت اصلاح کند. در ادامه عموم این رفتارهای نامعقول و غلط را به پنج بخش تقسیم خواهیم کرد و به ادامه بررسی این مسئله خواهیم پرداخت.

 

 

عموم رفتارهای طرفدارمابانه شنونده‌های موسیقی رپ را می‌توان به پنج بخش زیر تقسیم کرد:

 

 

1– عدم حمایت مادی از خواننده مورد علاقه

 

 

عدم حمایت مادی، خواننده را از نظر مادی در مضیقه قرار میدهد. در نتیجه خواننده نمی‌تواند تمام وقت خود را صرف موسیقی کند و در جهت جبران این خلاء باید به فعالیت‌های دیگری بپردازد یا به اقدامات نامطلوبی دست بزند. برای مثال آن‌چنان که مشاهده می‌شود تعداد آلبوم‌های Various Artists  به شدت درحال افزایش است و متاسفانه کیفیت این آلبوم‌ها در سطح خوبی قرار ندارد. خواننده به جهت جبران خلاء مالی در این آلبوم‌های کم‌کیفیت حضور پیدا کرده و اثری کم کیفیت را، صرفاً در ازای مبلغی به آن‌ها عرضه می‌دارد. اگر خواننده از لحاظ مادی تامین باشد یا درواقع در ازای بهترین خروجی از لحاظ مادی تامین شود، تنها بر کار خود تمرکز کرده و تمام تلاش خود را برای ارائه بهترین اثر ممکن به کار می‌بندد. اثر عدم حمایت مادی، نه‌تنها بر زندگی مادی خواننده تاثیرگذار است، بلکه بر روحیه کاری و آثار وی نیز تاثیر بسزایی دارد. فارغ از این مسائل، این حمایت مادی را نه به عنوان لطف، بلکه تحت عنوان حق خواننده باید در نظر گرفته شود.  

 

 

2– عدم حمایت معنوی از خواننده مورد علاقه در زمان مناسب

 

 

در عالم موسیقی مانند دیگر ابعاد هنر، هنرمند دچار تغییر و تحول می‌شود. خواننده گاهی در اوج است و بهترین آثار را ارائه می‌کند و گاهی دچاره افت می‌شود. طرفدار واقعی، خواننده را در هر دو حالت مورد حمایت خود قرار می‌دهد. البته این به آن معنا نیست که در زمان افت از افول کیفی کارهای او دفاع کند بلکه باید با نقدهای صحیح و تامین روحیه، وی را بار دیگر در مسیر اوج‌گیری قرار دهد. همچنین خواننده ممکن از لحاظ فکری یا سبکِ کاری بخواهد تغییری ایجاد کند، طرفدار واقعی باید هم‌گام با خواننده این تغییر را مورد سنجش قرار دهد و اگر صلاح در تغییر باشد از آن دفاع و در غیر این صورت با نقدی مناسب به خواننده یاری برساند. امّا متاسفانه طرفدارنماها در موسیقی رپ فارسی به جای ترغیب خواننده در جهت ایجاد کارهای نو و بدیع، خواننده را به تکرار وا می‌دارند و تغییر را هرچند به صلاح نپذیرفته و محکوم می‌کنند و همین مسئله، از اعتماد به نفس خواننده برای تجربه فضاهای تازه می‌کاهد و چیره‌گی سایه «تکرار» بر فضای رپ فارسی را بیش از پیش نمایان می‌کند.

 

 

3– استفاده از منطق تخریب، فحش و ناسزا در دفاع از خواننده مورد علاقه

 

 

متاسفانه تعداد طرفدارنماهای «کژ فرهنگ» بسیار است. عدّه‌ای کم‌خرد که تنها استراتژی فحش و ناسزا را می‌فهمند. این عدّه در دفاع از خواننده مورد علاقه خود، غالباً دو استراتژی ثابت را اتخاذ می‌کنند. یا با فحش و ناسزا نقدهای دیگران بر خواننده مورد علاقه خود را پاسخ می‌دهند (مثال: تو چی می‌فهمی از آقای ایکس – تو در حدی نیستی که آقای ایکس را نقد کنی) و یا با تخریب خواننده مورد علاقه‌ی دیگری به اصطلاح مقابله به مثل می‌کنند. طرفدار واقعی نقدها را بررسی و با منطق و خرد پاسخ می‌دهد، همچنین ضعف‌های وارد بر خواننده مورد علاقه خود را می‌پذیرد نه این‌که بی‌جهت بر آن‌ها سرپوش بگذارد.

 

 

برای مثال طرفداران موسیقی مفهوم‌محور، دیگران را به عدم درک و کم‌خردی متهم می‌کنند و یا طرفداران موسیقی تجاری، دیگران را به خشک‌اندیشی و افراط در آرامان‌گرایی متهم می‌کنند. طرفدارنماها با توسل به مغلطه «سلیقه شخصی»، خود را از پاسخگویی مبرا می‌دانند. مورد دیگر آن است که اختلاف دو یا چند خواننده فضای متشجنی را به‌وجود می‌آورد که افراد ساده لوح و بی‌ارتباط با موضوع، با آن درگیر و واکنش‌های غیراخلاقی‌ و ملتهبی را از خود به نمایش می‌گذارند.

 

 

4– تعصب بی‌جا، جانبداری بیش از حد و بُت‌پنداری خواننده مورد علاقه

 

 

حمایت بیش از حد و البته نامعقول، تعصب را به ارمغان می‌آورد. طرفدارنماهای متعصب، هیچ ابایی از تایید تولیدات ضعیف خواننده و رفتارهای غلط وی ندارند. شخصیت خواننده و خط فکری وی را مطلقاً صحیح و دیگر نگرش‌ها را غلط و ناصحیح می‌پندارند. بی‌چون و چرا از رفتارهای خواننده مورد علاقه خود تقلید کرده و از آن دفاع می‌کنند و در این راه از توسل به هیچ فعل و فاعلی غافل نمی‌شوند. این بت‌پنداری علاوه بر این‌که خواننده را بیش از حد مغرور می‌کند و آسیب‌های بسیاری را به او وارد می‌کند، سبب فاصله گرفتن بسیاری از شنونده‌های دیگر از این خواننده نیز می‌شود. دیگران با تصور این خواننده و طرفدارانش در کالبدی افراط‌‍ گرایانه و خشک، از آن‌ها فاصله گرفته و به صف مخالفانشان می‌پیوندند. 

 

 

5– افراط در پرداختن به حواشی

 

 

بها دادن افراطی به حواشی و دامن زدن به آن‌ها، هیجانات موقت امّا تاثیرگذاری را به ارمغان می‌آورد که در عمده موارد به صلاح موسیقی رپ نیست. در برخی موارد خواننده با ایجاد حاشیه سعی در پوشش ضعفِ کاری و جبران کم‌کاری یا ایجاد جو تبلیغاتی دارد که چندان رفتار درستی به نظر نمی‌رسد. بهتر است طرفدار به جای پرداختن به حواشی، از خواننده مورد علاقه خود آثاری غنی طلب کند و خواننده به جای حاشیه‌پردازی، تمرکز خود را بر تولید موسیقی بگذارد. در مواردی دیگر، برخی افراد سبک‌اندیش برای خواننده حاشیه‌هایی منفی ایجاد می‌کنند یا دو خواننده برای یکدیگر حاشیه ایجاد می‌کنند که بعضاً واکنش احساسی خواننده‌ها و البته پشیمانی زودهنگام آن‌ها را در پیش دارد که بازهم پذیرفتنی نیست. چه بسا بهتر است طرفدار در این موارد شکیبایی پیشه کند و از ایجاد هیجانات احساسی پرهیز نماید.البته ناگفته نماند که حواشی در نوع خود سرگرم‌کننده و چاشنی عالم موسیقی رپ به حساب می‌آید که در حد اعتدال نمی‌تواند مضر باشد بلکه در مواردی، حتّی لازمه فضای بی‌رمق موسیقی رپ محسوب می‌شوند.

 

 

 

در سطور پیشین پاره‌ای از رفتارهای نامناسب طرفداران موسیقی رپ را مورد اشاره قرار دادیم. می‌توان نتیجه گرفت، طرفدارنما فردی است که دغدغه حمایت از خواننده ی مورد علاقه ی خود را دارد امّا مسیر غلطی را پیش گرفته است. در مجموع وجود حاشیه و کل‌کل نیاز است و به شرط رعایت اعتدال، می‌تواند روح‌بخش زمان‌های بی‌تحرک و خشک باشد. البته هرگز نباید حاشیه و کلکل را با «ایجاد شایعه، تهمت، تخریب و ناسزا» یکی پنداشته شود. همان‌گونه که خواننده باید به مخاطبانش احترام قائل باشد و نسبت به آن‌ها مسئول و متعهد باشد، مخاطب نیز متعهد و مسئول است. طرفدار واقعی، رفتار و کار حرفه‌ای را به عنوان حق مشروع خود از خواننده طلب می‌کند و هیچ ابایی از نقد و چالش کشیدن خواننده مورد علاقه خود ندارد، در مقابل خواننده نیز حق مشروع خود یعنی حمایت مادی و معنوی طرفدار را طلب می‌کند.

 

 

سخن آخر این‌که، هدف از تهیه این متن و متون مشابه، همجوشی مطالب نقادانه با محوریت موسیقی رپ در قالب نوشتار و اشتراک آن با صاحبان نظر و اندیشه است. با توجه به توسعه نیافتگی جامعه، چندان دور از ذهن نیست که مخاطبان و دنبال‌کنندگان چنین مطالبی اندک باشند، لذا امید بر آن است که اندک اهالی نظر و اندیشه، کاستی‌های وارده را به شایستگی پوشش داده و از هر فرصتی در جهت انتقال دانسته‌هایشان به دیگر شنونده‌ها و دنبال‌کنندگان موسیقی رپ بهره جویند.  

 

 

 

نویسنده: علیرضا

 

 

تاریخ انتشار: 27 آذر 1394

 نقد محتوا رپxنقد هم‌جنسگراستزی در موسیقی رپxزن‌ستیزی در موسیقی رپxآثار آلوده موسیقی رپxآسیب‌های اجتماعی رپxنقد محتوا غیراخلاقی و غیرانسانی رپxریشه محتوا آلوده موسیقی رپxاثر خواننده بر مخاطبxتبلیغ و اشاعه فحشا در موسیقی رپxمواد مخدر در موسیقی رپxقانون گریزی و اخلاق گریزی در موسیقی رپxبررسی مردسالاری در موسیقی رپxخودستایی نامتعارف در موسیقی رپxمنشاء آگاهیx

 

خودستایی نامتعارف

دانش و آگاهی، منشاء بیرونی دارد. مغز انسان، داده‌ها را به طرق مختلف (دستگاه حسی) از جهان بیرون دریافت و پس از تجزیه و تحلیل، آن‌ها را در شالوده‌های پیچ در پیچ ذهن آدمی تحت عنوان «آگاهی» ثبت می‌کند. برای مثال، ما با لمس آتش به گرمای آن آگاهی یافته‌ایم و با دیدن بارش باران درهنگام ابری بودن آسمان، به ارتباط ابر و باران پی برده‌ایم. آن‌چه می‌شنویم، می‌بینیم، لمس می‌کنیم و در مجموع هر آن‌چه را از راه‌های مختلف مشاهده، حس و تجربه می‌کنیم؛ در نهایت محتوای دانش و آگاهی‌های ذهن ما را تشکیل می‌دهند. با توجّه به این‌که انسان‌ها موجوداتی اجتماعی‌اند، سهم عمده‌ای از شکل گیری شخصیت و آگاهی‌های ما نیز مرتبط با جامعه، محیط و رسانه‌های اطراف‌مان است.

 

 

در طول سال‌های اخیر، ضریب نفوذ موسیقی هیپ هاپ که خود طبعاً پدیده‌ای رسانه‌محور و القاءکننده قلمداد می‌شود، در ایران به شدت افزایش یافته و به‌واقع جزئی از سبک زندگی، کردار و محتوای فکری بخش اعظمی از نوجوانان و جوانان ایرانی گشته است. علّت این سطح نفوذ به محتوای ذهنی شنونده‌های موسیقی رپ، ریشه در بطن محتوا محور این سبک دارد. آزادی مطلق در گفتار و همچنین گستردگی محتوای این سبک از لحاظ موضوعی نسبت به دیگر سبک‌های موسیقی، موجبات بسط و اشتراک آزاد انواع گرایش‌های فکری، عقاید و باورها (فارغ از درستی یا نادرستی آن‌ها) را در آثار تولیدی این سبک فراهم آورده است. رپ در ایران نیز از این ویژگی مستثناء نبوده و به لحاظ موضوعی دارای گستردگی فراوانی است امّا همانند صنعت رپ آمریکا، تولیدات تجاری با محتوایی عموماً آلوده و نامتعارف، گوی سبقت را از دیگر رقیبان خود ربوده‌اند. متاسفانه در حال حاضر این آثار در بین مخاطبان رپ فارسی محبوبیت فراوانی دارد و بسیاری از مخاطبان، گاه بی‌آنکه بدانند و گاه به اختیار از محتوای نامناسب این آثار و شخصیت (Character) نمایشی خواننده الگوبرداری می‌کنند. در نتیجه، گرایش‌های غیراخلاقی و باورای آلوده در ذهن این افراد نهادینه شده و در گام بعد، با جامعه به اشتراک گذاشته می‌شود و سلامت جامعه را بیش از پیش به خطر می‌اندازد.

 

 

در ادامه، «خودستایی نامتعارف» را به عنوان عامل اصلی پرورش و اشتراک این باورهای غیرانسانی در آثار موسیقی رپ معرفی و آسیب‌های آن را بررسی می‌کنیم.

 

 

خودستایی

 

 

خودستایی در لغت به معنای «ستایش و تحسینِ خویشتن» است. ریشه این مفهوم را می‌توان در حس برتری‌جویانه انسان پیگیری کرد. انسان‌ها معمولاً به دنبال برتری‌اند یا خود را به دلایل گوناگون (تفاوت‌ها) از دیگران برتر می‌پندارند. اگر کمی عمیق‌تر به ماجرا نظر بیاندازیم، شاید بتوان منشاء این حس را در ذات انسان نیز جستجو کرد.

 

 

ذات انسان به دنبال بقا است. بقا یعنی استمرار وجود و تلاش برای بقا، درواقع جنگیدن علیه عدم وجود است. این امر به نوعی برتر دانستن «وجود»، نسبت به «عدم وجود» را تداعی دارد و در مجموع، تلاش انسان برای ماندن در یک بُعدِ برتر، یعنی بقا و وجود داشتن را القاء می‌کند. بنابراین می‌توان گفت، حس خودستایی در انسان‌ها آن‌چنان امری غیرمعمول و دور از ذهن نیست. امّا ارتباط این بحث با موضوع مورد بحث، چیست ؟

 

 

چندی پیش 20 اثر (دریافت لیست: کلیک کنید.) را در موضوع‌های مختلف انتخاب و محتوای آن را از این زاویه (خودستایی) بررسی کردیم. با اندکی دقّت به محتوای آن آثار و بسط آن به کلیت موسیقی رپ، بی‌اغراق می‌توان گفت که محتوای آثار موسیقی رپ، بر مبنای «خودستایی» استوار است و ردپای آن را به وضوح میتو‌ان در اکثر آهنگ‌های رپ مشاهده کرد. البته این خودستایی رپرها، به دو دسته قابل تقسیم است. در نوع اوّل (خودستایی معمول) که در ابتدای بحث معمول بودن آن را اثبات کردیم، رپرها ویژگی‌هایی را از خود بازگو می‌کنند که در مجموع اثر نامناسبی بر مخاطب ندارد و صرفاً جهت مدح خویشتن و رجزخوانی است. در مقابل، دسته دوم (خودستایی نامتعارف) ویژگی هایی را از خود بازگو می‌کنند که ماهیتی پوچ و بیمارگونه دارند. رفتارها، باورها و صفاتی را که این افراد به عنوان ویژگی مثبت و برتری خود بازگو می‌کنند، شامل مباحث زیر است:

 

 

-مردسالاری، تبعیض جنسیتی، زن‌ستیزی و همجنس‌گراستیزی

 

 

-تبعیض نژادی، قومی و مذهبی

 

 

-تبلیغ و اشاعه فحشا، مواد مخدر، قانون گریزی و اخلاق گریزی

 

 

شنونده ناآگاه زمانی‌که این داده‌ها را به عنوان یک ویژگی و دلیل برتری (معرفی شده از جانب خواننده اثر) نسبت به دیگران می‌یابد، تلاش می‌کند محتوای ظرف ذهن خویش را با آن داده‌ها هماهنگ کند. از طرف دیگر این داده‌ها در ضمیر ناخودآگاه شخص نیز انبار شده و ذهن، ناخواسته به آن‌ها عادت می‌کند. برای مثال، در آهنگی از ضعیف بودن زن و برتری مرد سخن گفته می‌شود و شنونده آن را بارها و بارها می‌شنود و بی‌آنکه متوجّه باشد، ذهن وی به این مسئله عادت می‌کند. حال اگر در جایی بحثی در این زمینه مطرح شود، شنونده بی‌آنکه در این مورد استدلالی عقلی داشته باشد و صرفاً با رجوع به انباری ذهن خویش، از برتری مرد و ضعیف بودن زن سخن می‌گوید.

 

 

عدّه‌ای وجود این باورهای آلوده را واقعیت‌های جامعه پنداشته و منشاء این باورها را در پدیده‌های اجتماعی دیگری جستجو و موسیقی رپ را بی‌تقصیر می‌دانند. بی‌گمان، ریشه اکثر این باورها بی‌ارتباط با دنیای موسیقی است امّا همانطور که قبلاً ذکر گردید، موسیقی رپ ماهیتی رسانه محور دارد و متاسفانه در حال حاضر به عنوان ابزاری رسانه‌ای، موجب گسترش و اشاعه هر چه بیشتر این باورهای آلوده شده است، در حالی که می‌تواند نقش مثبت و مناسب‌تری را اتخاذ کند.

 

 

خودستایی نامتعارف رپرها صرفاً در کالبد «تعریف از خود» خلاصه نمی‌شود و این خودستایی دارای قالب‌های متنوعی است. برای مثال، یک خواننده رپ با تشبیه رقیب خود به یک زن و یا یک فرد هم‌جنسگرا یا تراجنسیتی، به خیال خود رقیب را دفن کرده و برتری خویش را ثابت می‌کند. در اینجا خواننده، در ظاهر به ستایش خود نپرداخته امّا به واقع، اقدام به مدح خویشتن داشته است. این سبک بیانات، درواقع نوعی خودستایی نامتعارف‌اند زیرا فرد با حقیر پنداری «جنس زن، تراجنسیتی و همجنسگرایی»، به نوعی «جنس مرد و دگرجنسگرایی» خویش را به عنوان یک ویژگی برتر، برشمرده است. علیرغم حقیر دانستن زنان از این جهت، متاسفانه نگاه جنسی، زن‌ستیزانه و کالا برشمردن آن‌ها نیز نقش پررنگی در محتوای موسیقی رپ دارد. رپرها در ادبیات خود زنان را صرفاً موجوداتی غیرقابل اعتماد، پست‌تر از مرد و کالاهایی جنسی برای کسب لذت معرفی می‌کنند. متاسفانه بخش وسیعی از محتوای تولیدی‌های این روزهای موسیقی رپ به همین باورهای بیمارگونه و همچنین تبلیغ گسترده‌ مواد مخدر می‌پردازد.

 

 

رپرهای فعال در این عرصه به جای آن‌که به مسیر غلط و فعالیت نامناسب خویش اعتراف داشته باشند، حقایق را انکار و خود را مبرا از اشکال می‌پندارند. درست است، آن‌ها کـسی را مجبور به مصرف مواد مخدر یا نگرش نامناسب نسبت به زنان یا تبعیض نژادی نکرده‌اند امّا به عنوان الگوی بخشی از جامعه، عقاید مخاطبان‌شان را خواسته یا ناخواسته جهت‌دهی می‌کنند.

 

 

نوجوان 15 یا 16 ساله مخاطب رپ، رپر مورد علاقه خود را کمال یک انسان به اصطلاح «باحال و خفن» تصور می‌کند و سعی در تقلید رفتارها و باورهای رپر مورد علاقه‌اش دارد تا از خود نیز شخصیتی به اصطلاح باحال همانند آن فرد بسازد. فعالین این عرصه با ماسک‌های دروغین به چهره و با ظاهری پارساگونه در فضای مجازی به ایراد نطق‌های حماسی و شبه‌روشن‌فکرانه می‌پردازند امّا اندک توجهی به محتوای موسیقی خود ندارند. متاسفانه ضریب نفوذ این افراد بر الگوی رفتاری مخاطبان‌شان بیش از آن است که خود تصور می‌کنند و صدافسوس که نمی‌دانند، این ژست‌های گنگستر‌مآبانه آن‌ها با انواع مخدر و نگاه جنسی‌شان به زنان، با جامعه انسانی چه کرده و چه خواهد کرد. زاویه دردناک ماجرا، حمایت مخاطبان کم‌سواد رپ از این جریان‌های غلط است. آن‌چنان که یک دختر جوان با شنیدن این اشعار جنسی و زن‌ستیزانه، نه‌تنها منقلب و ناراحت نمی‌شود بلکه جذب خواننده اثر و آثار مشابه می‌گردد. این عمق ماجرا و سطح آگاهی مخاطبان رپ را می‌رساند. اندر احوالات این اوضاع آشفته، سخن بسیار است و مجال اندک، چه بسا بهتر است عریضه را ختم به خیر کرده و عرصه را ترکـ

 

 

 

نویسنده: علیرضا

 

تاریخ انتشار: 29 آبان 1394

 

 

ارتباط حسیxاصولی گوش دادنxانواع رایمxتفاوت هیپ هاپ و رپxرایم در موسیقی رپxشنونده حرفه‌ای رپxشین مثل شنوندهxقافیه و چیدمان قافیه در موسیقی رپxمبانی پایه یک آھنگ رپ

 

عنوان نوشتار: شین مثل شنونده

تعداد صفحه: 25

تاریخ انتشار: 1393/07/07

دریافت فایل: کلیک کنید.

نکته: نوشتار «شین مثل شنونده»، نیازمند ویرایش دقیق فنّی و محتوایی است لذا تا اطلاع ثانوی، تنها فایل پی‌دی‌اف آن در دسترس خواهد بود.